بزرگان ری جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بزرگان ری - جلد 1

محسن صادق

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و چون اين عبارت را در كتاب مذكور قبل از وقايع سال 513 نوشته است پس معلوممى شود كه تصدّى قوام الدين به منصب طغرانويسى همانا در سال 512 بوده استو بس، بنابراين قصيده دوم قوامى در مدح قوام الدين كه وى را در آن قصيده به قوامالدين طغرائى معرّفى كرده است منطبق با اين زمان يعنى سال 512 خواهد بودكه قوام الدين در آن تاريخ صاحب منصب طغرانويسى بوده است، و چون از قصيدهسابق الذكر


برمى آيد كه قوامى در آن ايّام


جوان بوده است به دليل اين بيت:





  • در اين دولت همه پيران جوانستند و من
    بندهچو پيران بگذرانم روز و شب ايام برنائى



  • بندهچو پيران بگذرانم روز و شب ايام برنائى
    بندهچو پيران بگذرانم روز و شب ايام برنائى



پس بايد قوامى در اوائل قرن ششم آن مقدار سنّ داشته باشد كه بتواند از عهدهمديحه سرايى براى مثل قوام الدّين مزبور برآيد و لياقت مدّاحى مانند وى را كهممدوح غالب ادبا و شعراى معروف زمان خود است داشته باشد و بلكه تقرّب واختصاص به وى داشته باشد تا به درجه اى كه تخلّص خود را از لقب او بگيرد وچون معلوم شد كه قوامى در تاريخ مزبور از مدّاحان خاص وى بوده و قصايد غرّائىدر حق او مى ساخته است با كمال جرأت بايد گفت كه تولّد قوامى در اواسط يااواخر نيمه دوم قرن پنجم بوده است تا ممكن باشد تصوّر اين معنا را كرد كه قوامىدر سال 512 مردى بوده و در سلك مدّاحان قوام الدين مزبور به شمار مى رفتهاست و از طرفى چون قوامى در اواخر عمر به مدّاحى شرف الدين محمد نقيبالنقباء رى(متولد به سال 504 و متوفا به سال 566) مى پرداخته است و همچنينقاضى حسن استر آبادى متوفا به سال 541 و امير عبّادى متوفا به سال 547 ومعاصرين ايشان را مدح گفته است به نظر مى آيد كه تا اواخر نيمه اوّل قرن ششمزنده بوده است و در اين اوان در گذشته است و نيمه دوم قرن ششم را درك نكردهاست؛ دو امر ذيل نيز اين گمان را تأييد مى كند:

1طلب رحمتى كه شيخ عبدالجليل رازى قزوينى(ره) در كتابالنقضبعد ازذكر اسامى جماعتى از شعرا كه قوامى نيز از آن جمله است كرده است و كلام او عن

/ 350