گفتار سوم: استقلال و نفى سلطه - بررسی فقهی و حقوقی مجمع تشخیص مصلحت نظام نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
و رفاه اقتصادى) در برابر تهديدهاى خارجى و داخلى.
ترقى و تكامل جامعه در فضاى امن و آرام و مصون از تعديات ميسر است و بدون امنيت ملى، امنيت فردى برقرار نمىشود، بنابراين استقرار و حفظ امنيت بايد از اولين برنامههاى حكومت اسلامى باشد. مصلحت امنيت در جامعه از چنان اهميتى برخوردار مىباشد كه در قرآن مجيد از اهداف استقرار حاكميت صالحان شمرده شده است: «وعدالله الذين امنوا منكم وعملوا الصالحات ليستخلفنهم فى الارض كما استخلف الذين من قبلهم و ليمكّننّ لهم دينهم الذى ارتضى لهم و ليبدّلنّهم من بعد خوفهم أمناً يعبدوننى لايشركون بى شيئاً»(10) ذكر بندگى خداوند كه غايت خلقت انسان مىباشد پس از استقرار امنيت در جامعه، در آيه شريفه اشاره است به ضرورت مقدميت ايجاد امنيت براى تحقق عبوديت كامل و تكامل جامعه. در آيه ديگرى مىفرمايد: «وقاتلوهم حتى لا تكون فتنة ويكون الدين لله»(11) با دشمنان و كسانى كه موجب برهم زدن امنيت هستند جهاد كنيد تا فتنه و آشوب از زمين رخت بربندد و در نتيجه حاكميت دين خدا تحقق يابد.
امنيت و آرامش در جامعه موجب جريان سالم اقتصاد جامعه و در نتيجه زيادى ارزاق و مايحتاج جامعه مىشود خداوند متعال در قرآن كريم مىفرمايد: «ضرب الله مثلاً قرية كانت آمنة مطمئنة يأتيها رزقها».(12) امام على(ع)، يكى از علتهاى تصدى خلافت خويش را ايجاد امنيت و فضاى سالم براى قشر مظلوم جامعه ذكر مىكند. «اللهم انك تعلم انه لم يكن الذى كانت منّا منافسة فى سلطان ولا التماس شىء من فضول الحطام ولكن لنردّ المعالم من دينك ونظهر الاصلاح فى بلادك فيأمن المظلومون من عبادك»(13) بار خدايا، تو آگاهى آن چه از ما صادر شده، (جنگها و زد و خوردها) نه براى ميل و رغبت در سلطنت و خلافت بوده و نه براى به دست آوردن چيزى از متاع دنيا بلكه براى اين بود كه آثار دين تو را باز گردانيم و در شهرهاى تو اصلاح و آسايش را برقرار نماييم تا بندگان ستم كشيدهات در امن و آسودگى باشند.
«امنيت، علاوه بر موارد جان و مال و عمل و حقوق و آزادىهاى مربوط به اين موارد، شامل شخصيت و شرف و حيثيت نيز مىباشد»(14) پيامبر اكرم(ص) مىفرمايد: «من اهان مؤمناً فقد بارزنى بالحرب» و فرمود «سباب المؤمن فسوق»(15) كسى كه به مؤمن اهانت كند با من به جنگ برخاسته است. دشنام به مؤمن، فسق و گناه است. و نيز آن حضرت فرمود: «كل المسلم على المسلم حرام؛ دمه وماله وعرضه» تعرّض به خون و مال و آبرو هر مسلمانى بر مسلمان ديگر حرام است.
امنيت ملى با قدرت ملى تأمين مىشود. قدرت ملى عبارت است از تمامى توانايىهاى بالقوه و بالفعل ملتكه از منابع موجود سياسى، اقتصادى، جغرافيايى، اجتماعى، علمى و تكنولوژيك ناشى شده است. رهبرى و اراده ملى از عوامل متحدكننده اين توانايىها محسوب مىشود.
بنابراين براى تحقق مصلحت امنيت ملى بايد در تهيه و تقويت منابع مذكور تلاشكرد.
حاصل اينكه قوانينى كه براساس مصلحت، براى تأمين امنيت ملى تدوين مىشود اگر مستلزم تضعيف و تحليل منابع مذكور باشد در واقع تأمين كننده مصلحت امنيت نخواهد بود و بر خلاف مصلحت است.
گفتار سوم: استقلال و نفى سلطه
خداوند متعال در قرآن كريم مىفرمايد: «ولله العزة ولرسوله وللمؤمنين»(16) عزت مخصوص خدا و رسولش و مؤمنين است. خداوند متعال راضى نيست كه مؤمنين در سيطره كفار و مشركين باشند. حكومت اسلامى كه براساس تقوى بنا مىشود و هدف آن تعالى جامعه به سوى خداست آرمان آن بدون استقلال و نفى سلطه بيگانگان قابل تحقق نيست، حكومت اسلامى كه حاكميت «الله» را در جامعه به ظهور مىرساند نمىتواند حاكميت طواغيت را بر جامعه اسلامى بپذيرد.
حكومتى كه در اداره كشور و سياست خويش به كشور ديگر وابسته باشد در واقع حاكميت خويش را نقض كرده است.
قاعده «الاسلام يعلو ولا يُعلى عليه» و آيه شريفه «لن يجعل الله للكافرين على المؤمنين سبيلا»(17) هرگونه وابستگى را به كفار (كه امروزه كشورهاى سلطهگر را تشكيل مىدهند) نفى مىكند.
بر اين اساس بوده است كه انقلاب اسلامى كه برخاسته از فرهنگ اسلامى بوده است، يكى از شعارهاى اصلى آن اعلان استقلال بوده است (استقلال، آزادى، جمهورى اسلامى).