زنان كه تقريباً نيمى از جمعيت هر جامعه را تشكيل مىدهند در طول تاريخ به امور آنان در حد مطلوب توجه نشده و چون حاكمان كشور و رؤسا و بزرگان جامعه از جنس مرد بودهاند، عمدتاً از مصالح زنان غفلت كرده و يا تعمداً به اداى آن همت نمىكردند. فرهنگ غربى كه هدف انسان را استفاده و استمتاع بيشتر از دنيا و لذات آن مىداند، زن را يك وسيله استمتاع و در خدمت و فداى هوسهاى نامشروع مىداند. اين امر به قدرى ترويج يافته كه به صورت يك الگو و ارزش در جوامع غربى مطرح است.از ديدگاه اسلام زنان همانند مردان به عنوان يك انسان داراى استعداد راهيابى به قله كمال انسانى مىباشند. «يا ايها الناس انا خلقناكم من ذكر وانثى وجعلناكم شعوباً وقبائل لتعارفوا ان اكرمكم عندالله اتقاكم انالله عليم خبير».(56) «يا ايها الانسان انك كادح الى ربك كدحاً فملاقيه»(57) در اين دو آيه و نظائر زياد آن، موضوع كرامت و قرب به خدا انسان است نه جنس زن يا مرد.فعاليت در صحنه اجتماع و استفاده از حقوق مدنى و حفاظت از حقوق خانوادگى تسهيل امر در امور تحصيلى، تكفل دولتى زنان بىشوهر مستمند، بايد مورد توجه قانونگذاران نظام باشد. خلاء قانونى در دفاع از حقوق زنان در قبال ظلم همسران آنان بايد با مبانى صحيح و منطبق با فقه اسلامى پر شود.سهم بيشتر سلامت نسل جوان جامعه در خانواده بستگى به سلامت و تربيت مادر دارد، لذا حفظ كرامت و عفت زن تأمين كننده مصلحت و سلامت جامعه مىباشد.
ج- مصالح كارگران
استفاده و بهرهگيرى از حاصل كار و تلاش، از حقوق اولى هر انسان است. در جوامع معمولاً ابزار كار و يا فرصتهاى شغلى در دست افراد مرفه و متمكن است اين امر ممكن است كارگر را كه تنها با مزد كار خويش مىتواند تأمين معاش كند مضطر سازد تا حتى با حقوق و دستمزد كمتر نيز تسليم اراده كارفرما و صاحبان ثروت شود. كه اين رابطه تنها به خاطر فقر كارگر بر وى تحميل مىشود. آزادى در انتخاب شغل، حق هر انسان است: امام على(ع) مىفرمايند: «وَليس لى أن احملكم على ما تكرهون؛(58) كسى را بر عملى كه ناخوش دارد مجبور نمىكنم.» حكومت اسلامى كه رسالت دفاع از حقوق مظلومين و ايجاد رابطه اقتصادى عادلانه را به عهدهدارد بايد به نحوى حق متعارف كارگر را به وى برساند اين امر ممكن است با وضع قانون كار و يا سيستم مالياتى به نفع كارگر و تشكيل اتحاديه و صنف كارگرى و نظير آن انجام گيرد.
د- مصالح ورزشكاران
امر ورزش را نمىشود يك عمل لهو و لغوى شمرد كه غرض عقلايى ندارد. در زمان كنونى ورزش يكى از عوامل وفاق ملى و همگرايى مىباشد.ورزش علاوه بر اينكه موجب نشاط روح و سلامت جسم مىشود از تفريحات سالم به حساب مىآيد. پرداختن به ورزش گام مؤثرى در مقابله با سرگردانى جوانان و ابتلا به اعتياد و ناهنجارىهاى اجتماعى خواهد بود.امروزه ورزش با سياست كشورها مرتبط شده و مسابقات خارجى در قدرت كشورها داراى نقش بوده و موجب جلب افكار عمومى جهانيان مىشود.اين آثار و مصالح مذكور اقتضا مىكند كه حكومت به ورزش نه به عنوان يك بازى و امر عادى بلكه به عنوان حمايت از سلامت و قدرت جامعه نگاه كند و امكانات مادى و معنوى آن را فراهم سازد.
گفتار سوم: تعليم و تربيت و تقويت روح ابتكار و نوآورى
رسالت نبىاكرم(ص) با آيه شريفه تعليم و تربيت شروع شده است «اقرأ باسم ربك الذى خلق»(59) بخوان به نام خدايت كه خالق است، خواندن، مصداق بارز تعلم است و به مقتضاى «باسم ربك» اين امر بايد توأم با تربيت باشد و بلكه تربيت بايد مقدم بر آن باشد. «اسم ربّ» كه هدف نهايى در تربيت انسان است، يعنى نفى تأثير در عالم تكوين بدون اراده خداوندى. آيات ديگرى نيز در اهميت تعليم و تعلم و تربيت وارد شده است كه به يكى از آنها اشاره مىشود: «هو الذى بعث فى الاميين رسولاً منهم يتلوا عليهم آياته ويزكيهم