اثر طهارت فكر - روزنه ای به سوی اسرار الهی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

روزنه ای به سوی اسرار الهی - نسخه متنی

رحیم توکل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

(اگـر آتش در خانه اى برافروخته شود، دود آن ، در و ديوار خانه را سياه مى كند. فكر گناه نيز چنين است .)

فـكـر گـنـاه ، ابـتـدا ضـعـيـف اسـت و كـدورت ايـجـاد مـى كـنـد. ايـن كـدورت هـاى انـدك ، تـبـديـل بـه ظـلمـت هـاى بزرگ مى شود. از اين رو، علما معتقدند: اصرار بر مكروهات ، منجر به گناه كبيره مى شود. بنابر اين اهل معنا، حتى از فكر گناه و ظلمت اندك آن نيز پرهيز مى نمايند.

دوم ـ اگـر نـورانـيـت بـاطـن انسان ، به طور مثال 10 درجه باشد و فكر گناه به او راه يابد، چـون در فـكر گناه ، ظلمت و كدورتى وجود دارد. آن نورانيت به 9 درجه كاهش مى يابد. انسانى كـه بـا نـورانـيـت 10

درجـه حـريـف هـواى نفس خود نمى شود، به يقين با نورانيت 9 درجه نمى تواند از عهده دشمن بر آيد و زودتر مرتكب گناه مى شود.

سـوم ـ وقـتى (فكر) گناه به ذهن انسان بيايد، ابتدا يك (فكر) است ؛ امّا بتدريج (فكر)، بـه (شـوق )

تـبـديل مى شود. انسان در مرحله فكر، ممكن است به راحتى نجات يابد؛ اما اگر فـكـرهـاى آلوده روى هـم انـبـاشـتـه شـونـد و بـه شـوق تبديل گردند، از آن پس ، انسان بى طاقت مى شود و ممكن است به آن گناه رو آورد.

علماى اخلاق ، براى ورود انسان به گناه ، مراحلى را قائلند كه اگر آن ها در فردى مهيا شود، بـه سـوى گـنـاه خواهد رفت . آن مراحل عبارتند از: تصور، تصديق ، شوق ضعيف ، عزم ، جزم ، تحرك عضلات و انجام گناه .

بـه عـنـوان مـثـال ، درهـواى گـرم مـاه مبارك رمضان ، تشنگى بر روزه دار عارض مى شود. ابتدا تصور مى كند كه آب بنوشد. پس از تصور، تصديق مى كند و مى پذيرد كه بايد آب بنوشد تـا رفـع تـشـنـگـى نـمـايـد.

پـس از تـصـديـق ، شـوق در او پـديـد مـى آيـد كـه بـه دنـبـال آب بـرود. بـا آمدن شوق ، عزم و تصميم آشكار مى شود و با عزم و تصميم ، به جزم و قـطـع مـى رسـد. پس از آن ، عضلات به حركت در مى آيد. دست به سوى ليوان مى رود و آب را مى نوشد.

ايـن مـراحـل ، در ورود انسان به گناه نقش بسزايى دارند. انسان در گام نخست ، گناه را تصور مـى كـنـد، سـپـس تـصـديـق و در مـرحـله بـعـدى ، بـه شـوق تـبديل مى شود. بيرون رفتن از شوق گناه ، كار سنگين و دشوارى است و گاه شوق به عزم و تـصـمـيـم تـبـديـل مـى شـود و عـزم بـه جـزم مـى رسـد. در ايـن مـرحـله ، چـشـم مـى بـيـنـد، دل مى خواهد و پا به حركت در مى آيد. بنابر اين ، انسان در معرض سقوط و خطر (انجام گناه ) قرار مى گيرد. امام على (ع ) مى فرمايد:

(مَنْ كَثُرَ فِكْرُهُ فِى الْمَعاصى دَعَتْهُ اِلَيْها)(28)

كسى كه بسيار در فكر گناهان باشد، به آن گناه كشيده مى شود.

(خَوضُ النّاسِ فى الشَّى ء مُقدَّمَةُ الْكائِنِ)(29)

اگر انسان در امرى بسيار فكر كند، مقدمات انجام آن كار در او پديد مى آيد.

اهـل مـعـنا، چون به مراحل و خطرهاى مذكور واقفند هيچ گاه فكر گناه را به سر راه نمى دهند تا مبادا مرتكب آن شوند. حضرت امام خمينى (قدس سره ) به (تحلية الخواطر) اشاره فرمود كه : (انسان در ذهن خود، خطورات گناه را پاك كند.)

اثر طهارت فكر

اگـر انـسـان ، از نـظـر فـكر به طهارت و پاكى برسد و به فكر گناه نباشد،هرگز مرتكب گـنـاه نـخـواهـد شـد و در مـقـابـل ، بـه فـضـايـل اخـلاقـى نائل مى گردد. دو نفر از مكه معظمه براى انجام كارى به مدينه منوره رفتند. يكى به ديگرى گفت : اكنون كه به شهر رسيديم ، تو استراحت كن و من براى تهيه غذا مى روم . او رفت و نفر دوم نـشـسـتـه بـود. زنـى را ديـد كـه او را به گناه دعوت مى كند. مرد با شنيدن اين درخواست ، شـروع بـه گـريـه و نـاله كـرد. زن مـتـوجـه شـد كـه او اهـل گـنـاه نـيـسـت و از آنـجـا رفـت . دوست او از راه رسيد. به او گفت : چرا گريه مى كنى ؟ مرد جريان را براى او نقل كرد و گفت : ترسيدم كه مرتكب گناه شوم ، لرزيدم و به گريه افتادم . دوسـت او بـا شـنـيـدن جـريـان ، در كـنار او نشست و به شدت گريست . اولى پرسيد: تو چرا گـريـه مى كنى ؟ پاسخ داد: تو در مقابل گناه ، عصمت به خرج دادى ! گريه ام براى آن است كـه اگر من در اين امتحان قرار مى گرفتم ، آيا دين و تقواى من ، مرا حفظ مى

/ 54