بيست سند از اسناد مهم اهل سنت - فاطمه الزهراء(س) از ولادت تا شهادت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فاطمه الزهراء(س) از ولادت تا شهادت - نسخه متنی

سید محمدکاظم قزوینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

(هان اى خاندان پيامبر)! خداوند مى خواهد هر گونه پليدى را از شما بزدايد و شما را آنگونه كه مى بايد، پاك و پاكيزه سازد.

اين آيه شريفه به دليل شكوه و معنويت بسيارش، در طليعه ى آيات قرآنى است و از اهميت بسيارى برخوردار است، چرا كه سرچشمه ى شكوه و عظمت و ارزشهاى خاندان وحى و رسالت، و دربردارنده ى نكات دقيق و عميقى است.

در مورد اين آيه ى شريفه از سوى دانشوران و دانشمندان بحث ها شده و قلم ها به نگارش پرداخته و انديشه ها به تكاپو افتاده است و اگر بگوييم آيه ى تطهير جولانگاه افكار و معركه ى آراء گوناگون و ديدگاه هاى متفاوت است، و بويژه در اين مورد كه «اهل بيت» كيانند و قلمرو اين عنوان و حدود آن چيست و تا كجاست، بحث هاى بسيار گسترده اى صورت گرفته است، چيزى جز واقعيت نگفته ايم.

نكته اى كه در آيه ى «تطهير» يك واقعيت ترديدناپذير است، اين است كه به اتفاق همه ى محدثان و مفسران شيعه و سنى جز شمار ناچيزى از آنها اين آيه ى شريفه، فاطمه عليه السلام دخت سرفراز پيامبر را شامل مى شود، چرا كه همه ى روايات رسيده در پيرامون آيه ى شريفه، بيانگر آن است كه امير مومنان و «فاطمه» و دو فرزند گرانمايه ى آنان، از قهرمانان آيه ى تطهيرند و اين كمترين و محدودترين دايره ى شمول آيه ى مباركه است.

اما پندار برخى كه آيه ى مباركه بخاطر ظاهر لفظ «اهل بيت» و يا بدليل سياق و قبل و بعد آن، متوجه همسران پيامبر است، چنين پندارى بسيار سست و بى اساس است، چرا كه انبوه روايات رسيده در اين مورد به روشنى نشانگر اين واقعيت است كه پيامبر پيش از فرود آيه شريفه به هيچ يك از همسران خويش، حتى «ام سلمه» نيز اجازه نداد كه زير «كساء» شريف وارد شده و جزء «اهل بيت» گردد.

ما در كتاب «على از ولادت تا شهادت» در اين مورد بحث نموديم و اينجا نيز بخاطر رعايت اسلوب كتاب و نتيجه گيرى كامل بحث، به انبوه روايات و منابع آنها در كتاب هاى اهل سنت اشاره خواهيم داشت.

بيست سند از اسناد مهم اهل سنت

گفتنى است كه علماء و دانشمندانى كه فرود آيه ى شريفه ى «تطهير» را در مورد امير مومنان و فاطمه عليهاالسلام و حسن و حسين عليه السلام نقل نموده و بدان واقعيت تصريح دارند، براستى شمارش همه ى آنها مشكل است، چرا كه شمارش آنان از صدها نفر مى گذرد و اگر بخواهيم ديدگاه مفسران و محدثان را نيز در اين مورد بياوريم بحث به درازا مى كشد و كتاب از اسلوب خويش خارج مى شود. به همين جهت ما در اين مورد تنها به بيست منبع از منابع مهم و شناخته شده ى دانشمندان اهل سنت كه براى هر انسان باانديشه و باانصافى حقيقت را آشكار مى سازد، بسنده مى نماييم.

1- «خطيب بغدادى» در كتاب خويش به نقل از «ابوسعيد خدرى» در مورد آيه ى شريفه «انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت... » آورده است كه:

«آنگاه كه پيامبر، على و فاطمه و حسن و حسين را در يك جا گرد آورد، «كساء» و عباى مخصوص خويش را بر روى آنان افكند و فرمود: اينان خاندان من هستند. بار خدايا! پليدى را از آنان دور ساز و آنان را آنگونه كه بايسته است پاك و پاكيزه ساز.

بانو «ام سلمه» كه كنار درب ايستاده بود، گفت: آيا من هم مى توانم از آنان باشم؟ پيامبر فرمود: تو بر راه خوب و هدايت هستى، اما از خاندانم نيستى.

انك لعلى خير. [تا ريخ بغداد، ج 10. ]

2- «زمخشرى» در تفسير خويش به نقل از «عايشه» آورده است كه:

پيامبر خدا با عبايى كه از موى سياه بافته شده و رنگارنگ و داراى نقش خاصى بود، بيرون آمد. درست در اين هنگام نور ديده اش، حسن از راه رسيد و پيامبر او را داخل عبا در آغوش گرفت. پس از او فرزند دلبندش حيسن وارد شد، او را نيز در آغوش گرفت.

آنگاه دخت فرزانه اش «فاطمه» آمد و پيامبر او را نيز به نزد خويش و زير كساء دعوت كرد. و سرانجام «على» آمد و او را نيز نزد خويش فراخواند و آنگاه به تلاوت اين آيه ى شريفه پرداخت كه:

«انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطرهكم تطهيرا». [ تفسير كشاف، ج 1، ص 193. ]

3- «فخر رازى» در تفسر خود آورده است كه:

هنگامى كه پيامبر با عباى پشمى و سياهرنگ خود بيرون آمد، فرزندش «حسن» دررسيد و پيامبر او را به زير «عبا» فراخواند. از پى او نور ديده اش «حسين» آمد و آن حضرت او را هم در آغوش گرفت. آنگاه «فاطمه» از راه رسيد و از پى او «على» وارد شد و آن دو را نيز به زير آن عبا دعوت كرد و پس از گرد آمدن آن پنج وجود پاك به تلاوت اين آيه پرداخت.

«انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا». [ تفسير كبير، ج 2، ص 700. ]

4- و نيز «ابن اثير» در كتاب خويش از «عمر بن ابى سلمه»- ناپسرى پيامبر- آورده است كه:

هنگامى كه آيه ى شريفه «انما يريد الله...» در خانه ى «ام سلمه» بر پيامبر فرود آمد، آن حضرت دخت گرانقدرش «فاطمه» و دو نور ديده اش «حسن» و «حسين» را فراخواند و در حالى كه «على» پشت سرش بود، همه را با «كساء» پوشانيد. آنگاه فرمود:

(هان! بدانيد كه) ابنان خاندان من هستند و خدا پليدى را از آنان دور ساخته و آنگونه كه شايسته و بايسته است، پاكشان گردانيده است. [ اسدالغابه، ج 2، ص 12. ] بانو «ام سلمه» مى افزايد از پيامبر پرسيدم: آيا اجازه مى دهيد من هم در كنار آنان باشم؟ پيامبر فرمود: تو در جاى خويش باش، تو عنصر شايسته اى هستى اما جزء اينان نيستى. انت على مكانك، انت فى خير.

5- سبط «ابن جوزى» در كتاب خويش به نقل از «وائله» آورده است كه:

من براى انجام كارى به سوى «على» رفتم و از فاطمه عليهاالسلام سراغ او را گرفتم، فرمود: نزد پيامبر خداست.

در انتظارش بودم كه پيامبر خدا آمد و «على» و «حسن» و «حسين» به همراه او آمدند. پيامبر دست آن سه تن را گرفت و وارد اتاق شد. آنگاه «حسن» را بر زانوى راست و «حسين»را بر زانوى چپ خويش نشاند و «على» و «فاطمه» را پيشاروى خويش قرار داد و همه را زير عباى خود گرفت و به تلاوت آيه ى شريفه ى پرداخت كه:

«انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس...» [ تذكرة الائمه، ص 233 ] سپس دست ها را به آسمان گشود و فرمود: «بار خدايا! اينان خاندان من هستند.»

6- «واحدى» در كتاب خويش از «ام سلمه» همسر پيامبر آورده است كه:

پيامبر در خانه ى من بود كه «فاطمه» وارد شد و ظرفى پر از «حريره» آورد.

پيامبر به او فرمود: «فاطمه» جان! شوى گرانقدر و دو فرزندت را دعوت كن تا نزد من بيايند و خود نيز بيا. هنگامى كه «على» و «فاطمه» و «حسن» و «حسين» وارد شدند، نشستند و همگى از آن «حريره» خوردند. پيامبر بر روى سكويى نشسته و زيرش يك كساى خبيرى افتاده بود.

«ام سلمه» مى گويد: من در اتاق نماز مى خواندم كه اين آيه بر پيامبر فرود آمد:

«انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس...» در اين هنگام پيامبر كساء را بر روى آنان افكند و دستها را بسوى آسمان گشود و فرمود: بار خدايا!اينان خاندان من هستند، پليدى را از آنان دور، و آنان را پاكيزه گران.

بانو «ام سلمه» مى افزايد: من خودم را به آنان نزديك ساختم و گفتم: اى پيامبر خدا! اجازه مى دهيد من هم با شما باشم؟ فرمود: تو بر خير و خوبى هستى اما جزء اين خاندان نخواهى بود.

«ترمذى» در صحيح خويش در اين مورد مى نويسد:

پيامبر از هنگامه ى فرود اين آيه ى شريفه تا شش ماه، هرگاه براى نماز حركت مى كرد در برابر خانه ى «فاطمه» توقف مى كرد و مى فرمود: نماز، نماز، هان اى خاندان من! و آنگاه به تلاوت اين آيه ى شريفه مى پرداخت كه: «انما يريد الله ليذهب...» [ اسباب النزول، ذيل آيه ى شريفه. ]

7- «ابن صباغ مالكى» در كتاب خويش روايتى با همين مفهوم و محتوا از «واحدى»آورده است و در ذيل آن خاطرنشان نموده است كه برخى اين شعر را در همين مورد سروده اند:



  • ان النبى محمدا و وصيه ان النبى محمدا و وصيه


  • و ابنيه و ابنته البتول الطاهره و ابنيه و ابنته البتول الطاهره




  • اهل العباء فاننى بولائهم اهل العباء فاننى بولائهم


  • ارجو السلامة و النجا فى الاخرة ارجو السلامة و النجا فى الاخرة


[ الفصول المهمه، ص 7. ] .

پيامبر خدا و جانشين او امير مومنان و دو فرزند آن حضرت و دخت پاك و پاكيزه ى او «فاطمه»، همان خاندان و «اهل كساء» مى باشند كه من با ولايت آنان به سلامت و نجات در سراى آخرت اميد مى بندم.

8- «سيوطى» در سه كتاب خويش، روايت ذيل را از راههاى گوناگون و سندهاى متعددى آورده است كه اسناد به اين شخصيت ها برمى گردد.

1- «ام سلمه»

2- «عايشه»

3- «ابوسعيد»

4- «زيد بن ارقم»

5- «ابن عباس»

6- «ضحاك بن مزاحم»

7- «ابوالحمراء»

8- «عمر بن ابى سلمه» و ديگران...

روايت اين است كه: آنگاه كه آيه ى شريفه ى «انما يريد الله ليذهب...» بر قلب پاك پيامبر فرود آمد، آن حضرت «فاطمه» و «على» و «حسن» و «حسين» را فراخواند و آنان را با آن عباى مخصوص پوشانيد و فرمود: بار خدايا! پليدى را از آنان دور ساخته و آنگونه كه شايسته است پاكشان گردان. [ الدر المنثور، ج 5، ص 198، الخائص الكبرى، ج 2، ص 264، الاتقان، ج 2، ص 200. ]

9- «طبرى» در كتاب خويش به نقل از «عمر بن ابى سلمه» مى نويسد:

آيه ى شريفه «انما يريد الله...» در مورد پنج نور مقدس نازل شده است و از «ام سلمه» آورده است كه پيامبر جامه ى خاصى را در جا گرد آورده و پوشاند و آنگاه اين آيه را تلاوت فرمود: [ ذخائر العقبى، ص 21 ] «انما يريد الله عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا.» و نيز از آن بانوى بزرگوار آورده است كه:

پيامبر خدا به «فاطمه» فرمود: «فاطمه» جان! همسر و دو فرزندت را در اينجا حاضر ساز! هنگامى كه «فاطمه» آنان را دعوت كرد، پيامبر عباى بزرگى روى خود و همه ى آنان كشيد و فرمود: «بار خدايا! اينان خاندان «محمد» هستند. پس درود و بركات خويش را بر خاندان محمد فروفرست كه تو ستوده و درخور ستايش هستى.» «ام سلمه» مى گويد: من عبا را برگرفتم تا در كنار آنان قرار گيرم كه پيامبر اجازه نداد و فرمود: تو بر راه هدايت هستى، اما اينان خاندان «محمد» مى باشند.

علاوه بر دانشمندان و منابعى كه از نظر شما خواننده ى گرامى گذشت، دانشوران و منابع زير نيز، فرود اين آيه ى شريفه را درباره ى خاندان رسالت، روايت كرده اند:

10- «محمد بن احمد قرطبى» در كتاب «الجامع لاحكام القرآن»، ج 14، ص 182

11- «ابن عبدالبر اندلسى» در كتاب «الاستيعاب»، ج 2، ص 460 12 «بيهقى» در كتاب «السنن الكبرى»، ج 2، ص 149

13- «ابن عربى» در كتاب «احكام القرآن»، ج 2، ص 166

14- «حاكم نيشابورى» در كتاب «المستدرك على الصحيحين»، ج 2، ص 416

15- «احمد بن حنبل» در «مسند»، ج 1، ص 313

16- «نسايى» در كتاب «الخصائص»، ص 4

17- «محمد بن جرير طبرى» در تفسير خود، ج 22، ص 5

18- «خوارزمى» در «المناقب»، ص 35

19- «هيثمى» در «مجمع الزوائد»، ج 9، ص 166

20- «ابن حجر» در «الصواعق المحرقه»، ص 85 اينها تازه برخى از انبوه مفسران و محدثانى هستند كه اين واقعيت را در كتابهاى خويش آورده اند و ما به همين ها بسنده مى كنيم، چرا كه اگر بخواهيم همه ى منابع اين روايت را بياوريم باعث خستگى شما خواننده ى گرامى و طولانى شدن بحث مى شود و همين اندازه براى كسانى كه گوش شنوا و انديشه و وجدان بيدار و خرد حق پذير داشته باشند، بسنده است.

پيرامون اين نام مقدس

اينك به تناسب اين نام شكوهمند بانوى بانوان، نكاتى را مورد بحث قرار مى دهيم.

1- خداى جهان آفرين فاطمه عليهاالسلام را از عادت ماهانه و از هر پليدى و ناپسندى و هر ناپاكى و زشتى و از آنچه طبيعت انسانى آن را از ناپاك و ناپسند مى شمارد، پاك و پيراسته ساخت. همچنانكه آن حضرت را از هر آنچه شيطان بدان فرمان مى دهد و انسان بخاطر انجام آن درخور عذاب و كيفر مى گردد و بدنامى و زشتى به بار مى آورد و باعث ارتكاب گناه مى شود و بافطرت و وجدان بشرى ناهماهنگ است و آزادگى و جوانمردى انسانى را به مسلخ مى برد، پاك و پاكيزه فرمود.

2- «ابن عربى» در كتاب خويش [ الفتوحات المكيه، باب 29 ] در تفسير واژه ى «رجس» مى نويسد:

«رجس» در آيه ى مباركه، عبارت از هر چيزى است كه براى انسان بدنامى به بار مى آورد، و اين همان مفهوم «عصمت» است كه شيعه آن را از ويژگيهاى پيامبران و امامان دوازدهگانه و فاطمه عليهاالسلام مى نگرد، و اين مقام پرشكوه و والايى است كه خداوند برخى از بندگان خود را بدان اختصاص داده است.

لازم به يادآورى است كه بيان مقررات خدا و احكام او از لوازم «عصمت» نيست و اگر مى گوييم كه پيامبر و امام راستين بخاطر بدوش كشيدن بار سنگين مسووليت بيان و رسانيدن مقررات دين خدا به بندگانش، بايد از اين ويژگى «عصمت» بهره ور باشد. به همين جهت است كه امير مومنان در مناظره اى با «ابوبكر»، براى اثبات «عصمت» بانوى بانوان به آيه ى «تطهير» تمسك مى جويد كه ما به فرازهايى از آن نظر مى افكنيم.

گوشه اى از مناظره

على عليه السلام در مناظره ى خويش با «ابى بكر» فرمود: يا ابابكر! اتقرء كتاب الله؟ آيا كتاب خدا را مى خوانى؟ پاسخ داد: آرى فرمود: بگو ببينم! آيه ى شريفه ى «انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس...» در مورد چه كسانى فرود آمده است؟ درباره ى ما يا ديگران؟ ابوبكر گفت: در مورد شما (خاندان وحى و رسالت).

فرمود: اگر چند نفر گواهى دهند كه دخت فرزانه ى پيامبر كار ناپسندى مرتكب شده است، شما با گواهى قرآن بر «عصمت» او، چه خواهى كرد؟ گفت: با او بسان ديگر زنان برخورد خواهم نمود.

امير مومنان فرمود: در اين صورت در بارگاه خدا در زمره ى كافران حق ستيز خواهى شد.

ابوبكر پرسيد: چرا؟ فرمود: بدان جهت كه گواهى خدا در مورد عصمت و پاكى «فاطمه» را ناديده گرفته و گواهى مردم را پذيرا گشته اى... [ بحارالانوار، ج 43. ]

3- از آثار اين طهارت و پاكى از هر گونه پليدى و «رجس»، اين است كه دارنده ى اين ويژگى، با مرگ نجس نمى شود. با اينكه مى دانيم هر انسانى- گرچه در اوج تقوا و ايمان و بندگى خدا باشد- پس از مرگ جسدش به گونه اى نجس مى شود كه اگر كسى به آن دست زد، بايد غسل مس ميت كند و خود مرده را نيز جز بوسيله ى غسل ميت نمى توان پاك پنداشت. اما كسانى كه از ويژگى «عصمت» برخوردارند، هم در زمان حيات خويش پاك و پاكيزه اند و هم پس از مرگ.

در «وسائل الشيعه» از «حسن بن عبيد» روايت است كه: به حضرت صادق عليه السلام نوشتم: سرورم! آيا امير مومنان پس از غسل دادن پيكر پاك پيامبر، خود غسل كردند؟ آن حضرت پاسخ داد: با اينكه پيكر پاك پيامبر پاكيزه و مطهر بود، امير مومنان غسل كردند، چرا كه خواستند به قانون خدا كه سنت عمومى است، احترام شود. [و سائل الشيعه، ج 2، ص 128. ] ما در بخش آخر اين كتاب به مناسبت «غسل» دادن امير مومنان بر پيكر پاك فاطمه عليهاالسلام در اين مورد بيشتر بحث خواهيم نمود.

حديث شريف كساء

علاوه بر آنچه آمد، در منابع معتبر شيعه پيرامون فرود آيه ى مباركه ى «تطهير»، يك روايت طولانى موجود است كه به «حديث كساء» شهرت دارد. و نويسنده ى كتاب «عوالم العلوم» آن را به نقل از «جابر بن عبدالله انصارى» بدينگونه روايت كرده است: [ عوالم العلوم، ج 11. ] دخت سرفراز پيامبر، فاطمه عليهاالسلام فرمود: روزى پدر گرانقدرم به خانه ى ما وارد شد و فرمود: درود بر تو اى «فاطمه»! پاسخ آن حضرت را دادم و بر او درود گفتم.

آن حضرت فرمود: «فاطمه» جان! در خود احساس ضعف مى كنم.

گفتم: پدر جان! شما را در اين مورد به خداى مى سپارم، او شما را نگهبان باد.

فرمود: «فاطمه» جان! آن «عباى يمانى» را بياور و مرا با آن بپوشان.

من عباى آن حضرت را آوردم و او را بوسيله ى آن پوشانيدم. بر چهره ى نورافشانش نگريستم، گويى ماه شب چهارده بود كه مى درخشيد.

ساعتى نگذشته بود كه فرزندم «حسن» از راه رسيد و سلام كرد. در پاسخ او گفتم: سلام بر تو باد گرامى فرزندم! نور ديده و اى ميوه ى قلب مادر! پسرم! گفت: مادر جان! بوى خوش و عطرآگينى در خانه استشمام مى كنم. گويى نياى گرانقدرم، پيامبر آمده است!

گفتم: آرى پسرم، نياى بزرگوارت در زير «كساء» خوابيده است.

/ 79