نقدی بر فلسفه ارسطوئی و غرب نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نقدی بر فلسفه ارسطوئی و غرب - نسخه متنی

سید محمدرضا علوی سرشکی، ابراهیم ثقفی، عباس طباطبایی، مجید حبیبیان، مجدالدین تجرد، ذاکرحسین جعفری کشمیری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
بر اين اساس اثولوجيا متعلق به فلوطين است و ارسطو چنين كتابى ندارد: «و پيشگامان فلاسفه اسلامى همچون كندى، فارابى، ابن سينا، يكى از منابع عمده اى كه آراء ارسطو را از آن اخذ كرده اند، اثولوجيا فلوطين مى باشد و عقايد فلوطين كه پايه گذار مكتب نوافلاطونى است را به نام عقايد ارسطو، تلقى كرده اند».

شاهد مطلب آن است كه، فارابى، كتابى درباره موافقت نظر ارسطو و افلاطون نوشت، با اين كه ارسطو در كتاب متافيزيكش دقيقاً آراء افلاطون را ردّ كرده است.

ملا صدرارحمه الله نيز از اين كتاب به عنوان منبع آراء ارسطو استفاده مى كرد؛ مثلاً ايشان در اسفار(34) مى گويد: طبق كتاب اثولوجيا كه معروف به كتاب ارسطو هست، ارسطو همچون استادش افلاطون به مُثُل معتقد بوده است.

مى بينيم كه حتّى ملا صدرا هم، نظريات فلوطين را اشتباهاً به جاى نظريات ارسطو گرفته است.

با توجه به اين مطلب در نقل آراء ارسطو به كتب امثال كندى، فارابى و ابن سينا نيز، نمى توان اعتماد كرد.

استاد حكيمى فلاطورى مى گويد(35): «بزرگانى همچون كندى، فارابى و ابن سينا نخواسته اند كسى را فريب دهند.

در واقع اشتباه نسخه اى و ترجمه اى سبب شده كه شخصيت ارسطو ناشناخته بماند و ارسطو يك فيلسوف الهى معرفى شود و همين اشتباه، توابع و پيامدهاى فلسفى بسيارى داشته است».

اگر بخواهيم مقدارى صحبت آقاى فلاطورى را درباره پيامدهاتوضيح بدهيم، بايد بگوييم كه اختلاف نظر ارسطو و فلوطين به حدى است كه هيچ توجيهى بر نمى دارد، مثلاً خداى ارسطو آن طور كه در كتاب متافيزيكيش نگاشته، يكى از علل نخستين عالم بوده(36) و در مكانى از عالَم موجود است. (37)

امّا فلوطين بر خلاف ارسطو، معتقد به مبدأ واحدى براى عالم است.

او خدا را تنها علت نخستين عالَم دانسته و همه موجودات را مخلوق خداوند مى داند. (38)

نتيجه اين كه:

در نقل فلسفه ارسطو بايد مستقيماً از كتاب متافيزيك و طبيعت خود ارسطو استفاده كرده و به نقل كندى و فارابى و ابن سينا و ملا صدرا و...اكتفاء نكنيم.

/ 75