نقدی بر فلسفه ارسطوئی و غرب نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نقدی بر فلسفه ارسطوئی و غرب - نسخه متنی

سید محمدرضا علوی سرشکی، ابراهیم ثقفی، عباس طباطبایی، مجید حبیبیان، مجدالدین تجرد، ذاکرحسین جعفری کشمیری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

من انديشنده همان فاعل انديشه است كه تصورات را بايكديگر مقايسه نموده، به تحليل عقلى آنها مى پردازد و از اين ميان، احكام عقلى و رياضى را به دست مى آورد.

لذا به وسيله آنها به كشف مجهولاتى مى رسد و در هنگام عمل كردن آنها را به كار مى گيرد و به ترجيح آن تصور، يا عمل مى پردازد.

حال منى كه فرمانرواى بر انديشه هستم؛ يعنى مقايسه كننده ميان آنها و قاضى وتحليل گر وفرمانرواى آنها، آيا ممكن است همان تصوراتى باشم كه مورد مقايسه من است و آن را محكوم نموده، يا كه ترجيح مى دهم!؟ آيا مى توان گفت راننده ماشين همان حركت فرمان وكلاج ودنده است و اصلاً فاعلى وجود ندارد!؟ اگر حركت تصورات، حركتى مادى و فيزيكى است، پس فرق ميان حركت هاى اختيارى و فيزيكى چيست؛ در حالى كه الكترون و پروتون بدون فهم و اختيار و بر اساس قوانين فيزيك عمل مى كنند و انسان بر مبناى درك و اختيار، عمل مى كند.

از خصوصيات ديگر فاعل انديشه، وحدت حقيقى و مستمر آن است.

به بيان ديگر من فاعل انديشه، غير قابل تقسيم است؛ قابل تجزيه نيست و نيز وقتى به حسى توجه كامل مى كند، از ساير حواس غافل مى گردد؛ يا وقتى در فكر عميقى فرومى رود، با وجود باز بودن چشم و گوش، متوجه ديدنى ها وشنيدنى ها نمى شود.

اين نشانه همان وحدت حقيقى فاعل است.

يعنى يك فاعل بسيط غير قابل تقسيم بيشتر نيست كه اگر توجه كامل به چيزى بكند، از ساير چيزها غافل مى شود.

ويژگى ديگر آن كه فاعل انديشه، استمرار حقيقى دارد؛ زيرا با وجود همه تغييرات بدن در تمام عمر، باز خود را همان مولود سابق مى داند كه رفتار كودكى آن در پيرى هم مستحق تشويق يا سرزنش است.

خود را با همان بداهتى مى يابد كه مولود سابق را مى يافت.

او قبل از تولد، هيچ تصور و اراده اى نداشت.

من فاعل انديشه كه موجودى بسيط و غير قابل تقسيم هستم، غير از اراده و تصورات پراكنده و متغيرى هستم كه معلول و مخلوق من است.

بنابر اين، گفته هيوم مبنى بر اين كه من همان مجموعه تصورات پراكنده و متمايز حسى هستم، گفتارى باطل وبى اساس است؛ زيرا من، فاعل و خالق آن مجموعه تصورات هستم كه متعدد و متغيرند و معلول و مخلوق من هستند.

من انديشنده، بسيط، مستمر و فاعل آنها مى باشم؛ يعنى من موجودى كاملاً مجزى ومستقل از آنهاو فاعل آنها هستم كه در خود قوه انديشيدن دارم؛ همان موجود كامل قبل از تولد كه در خود قوه انديشيدن داشت و به دنيا آمد.

به عبارت ديگر قبل از آن، اولين احساس نيز وجود داشته است و واحدى حقيقى و مستمر بوده وهست(141).

/ 75