بررسى صورت برهان، اهميّتش كمتر از مواد برهان (كه در بحث سابق راجع به آن گفتگو كرديم) نيست؛ بلكه اهميتش دو چندان است؛ زيرا ارسطو صورت برهان را كه قياس باشد، تنها صورت برهان هاى يقينى مى داند كه در هر استدلال قطعى به آن نياز است؛ لذا ابن سينا در اول منطق شفا مى گويد: «دانش هايى كه از طريق استدلال به دست مى آيد بى نياز از منطق نيستند». (22)اين گفتار ابن سينا، سخنى ناصحيح است؛ زيرا علومى كه بيشتر از همه آنها را نظرى و برهانى محض و بى نياز از حس و تجربه مى دانند، علوم رياضى است.به جاست كه ما نيز در علوم رياضى تحقيق كنيم تا بدانيم كه برهان هاى رياضى كه وسيله كشف قوانين رياضى هستند، آيا از طريق برهان هاى ارسطوئى به دست مى آيند يا خير؟ به طور كلى پياده كردن علوم، چه تجربى و چه رياضى از طريق قياس است؛ مثلاً دانش پزشكى كه از طريق استقراء و تجربه قوانين علمى خود را كشف مى كند، در معالجه مريض نيز از قياس استفاده مى كند.همچنين در ساير علوم، مثلاً علم رياضى كه قوانين آن از طريق قضاياى بديهى شهودى و تجزيه و تركيب شكل هاى هندسى صورت مى گيرد، نه قياس.اما در پياده كردن اين قوانين، توسط مهندس در پروژه ساختمانى و غيره، از طريق قياس پياده مى شود.آنچه در اين ميان مهم است، كشف قوانين رياضى است كه البته آن از طريق قياس انجام نمى گيرد.مثلاً كشف فرمول محيط دايره از طريق حس و تجربه انجام مى گيرد.وقتى محيط دايره را با قطرش اندازه مى گيريم، متوجه مى شويم در تمام دايره ها، محيط به اندازه 14/3 برابر قطر مى باشد، يا مثلاً مساحت مثلث قائم الزاويه (كه نصف مربع يا مربع مستطيل است) همچون مساحت مربع مستطيل كه قاعده ضرب در ارتفاع اما تقسيم بر دو انجام مى گيرد.ما وقتى يك مربع يا مربع مستطيل را از وسط دو زاويه متقابلش نصف مى كنيم به شهود مى بينيم كه تبديل به دو مثلث قائم الزاويه مى شود.