ملت نوح
نوح "ع" پيامبر بزرگوار در ميان مردمى به پيامبرى برگزيده شد كه بسيار كوته بين و كم انديش بودند به طورى كه در طول 950 سال دعوت به سخنان وى توجه نكردند و به روش كفرآميز خويش با اصرار ادامه دادند و رسالت وى را به مسخره گرفتند بالاخره طغيان و خودسرى آن گروه به صورت طوفان امواج سهمگين وخروشان آبها پديدار شد و آنان را به كام خود كشيد و تنها حضرت نوح "ع" وعده ى كمى كه به او گرويده بودند از غرق شدن رهائى يافتند. قرآن عامل خودسرى و ستيزه گرى اين گروه را نيز كه موجب نابودى آنها گرديد در يك كلمه ى فقدان رشد عقلى بازگو مى كند.
ولكنى اراكم قوما تجهلون. [ سوره هود آيه 31. ]
يعنى شما را مردمى جاهل مى نگرم.
برادران يوسف
رفتار غير انسانى برادران يوسف با يوسف "ع" كه موجب حوادث ناگوارى براى يوسف عزيز و سقوط آنان گرديد همانطور كه قرآن گزارش مى دهد علتى جز بى خردى آنان نبودقال هل علمتم ما فعلتم بيوسف و اخيه اذ انتم جاهلون. [ سويه يوسف آيه 89. ] يعنى ماه كنعان گفت: اى برادران يوسف شما دانستيد كه با يوسف و برادرش بنيامين چه كرديد اين بر اثر آنست كه شما جاهل بوديد
تعصبهاى جاهلانه
و بالاخره قرآن تعصبهاى نابجائى را كه ثمره اى جز نفاق و شكست براى ملت ها ندارد اثر جاهليت و حماقت مى داند چنانكه در سوره ى الفتح مى فرمايد:اذ جعل الذين كفروا فى قلوبهم الحميه حميه الجاهليه. [ سوره فتح آيه 25. ] يعنى از آن جهت نسبت به اين حقايق كفر مى ورزيدند كه قلوبشان را زنگار تعصبهاى خشك و ناروا كه زائيده جهل و جاهليت است فراگرفته است.
بنابراين عظمت و اعتلاى ملتها از نظر معنوى و مادى در پرتو رشد عقلى و درك مفاهيم انسانى آنهاست و بعكس انحطاط و ضعف آنها نيز علتى جز فقدان رشد عقلى و انحطاط فكرى ندارد.