تجلیات حکمت معنوی در هنر اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تجلیات حکمت معنوی در هنر اسلامی - نسخه متنی

محمد مددپور

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

على رغم آراى اين استادان از خط معقلى تزيينى فقط در عمارت و ابنيه متبرك ومكانهاى
مقدس مانند مساجد،مشاهد و مزارات اولياء آثارى مشاهده شده است،چنانكه آن را«خط
بنايى »نيز مى گويند.از نظر فنى با چيدن آجر مى توان مجموعه اى از خطوطمعقلى را جهت
تزئين به كار گرفت.اين كار منشا گسترش به كارگيرى خط معقلى بوده است.به تعبير اساتيد
اين هنر،خط معقلى سواد و بياض آن هردو خوانده مى شود.يعنى سياهى آن چيزى خوانده
مى شود و سفيدى آن چيزى ديگر و هنر اين خط در آن است.

از خطوطى كه در دوره عباسى ترويج يافت خط «محقق »بود كه از خط كوفى نشات گرفت.
خط «ريحان »تابع قلم محقق است.خط «ثلث »خطى ديگر بود كه در اين زمان پديد آمدو خط
محقق را بى رونق ساخت،و فروعى چون «توقيع »و«رقاع »پيدا كرد كه مشهورترين خطوط
ثلث اند (17) .ابداع همه اين خطوط از سوى ابن مقله به الهام از على(ع)تلقى شده است.ابداع
خط توقيع را برخى به محمد بن خازن ايرانى نسبت مى دهند.

خطوط غبار و مسلسل از خطوط تفننى اقلام سته محسوب مى شوند.

خط نسخ به صورت ناقص با امكانات بالقوه در كنار خط كوفى به تدريج شكل گرفت اما تحت
الشعاع آن بود و از اين رو براى تزيينات و ابداع آثار هنرى از آن كمتر بهره مى جستند و فقط
در نامه ها و مكاتبات فورى به كار مى رفت.خط نسخ كامل در دوره اى توانست با تحولاتى از خط
محقق و ثلث به صورت كامل پديد آيد.اما وجه تسميه نسخ در عصر متاخر يعنى دوره كمال
مربوط به «نسخى »است كه اين خط به همراه داشته است و تقريبا همه خطوط را تحت الشعاع
خود قرار مى دهد به طورى كه موجب شد كتب ادعيه و قرآن مجيد بيشتر به آن نوشته شود.

از ديگر خطوطى كه در مناطق مختلف تمدن اسلامى ظهور كرد،خط تعليق (18) است. اين خط در عصر تيمورى ابداع گرديد.هر چند از خط توقيع رنگ گرفته مع ذلك تابع نسخ
است و چون تعلق به نسخ دارد آن را تعليق ناميده اند.اغلب مراسلات و مكاتبات دولتى را با آن
خط مى نوشتند. خط ديوانى پس از تغييراتى در خط تعليق از سوى منشيان عثمانى تكوين يافت. احتمالا خط «رقعه »نيز از سوى عثمانيها از خط ديوانى استخراج شده است.

يكى از خطوط مهمى كه موجب نسخ خط «تعليق »گرديد،چنانچه از نامش پيدا
است «نستعليق »نام گرفت (19) كه در نيمه دوم قرن هشتم خط تعليق را نسخ كرد.اين دو خط
هر دواز سوى ايرانيان ابداع شده بودند.نستعليق در حقيقت خطى بين نسخ و تعليق بود وبه
عبارتى دور از افراط و تفريط.مبدع آن «مير على تبريزى »خطاط عصر صفوى،اين خط را ملهم
از على بن ابيطالب(ع)مى دانست كه در خواب بر او ظاهر شد،و خط نستعليق را به او آموخته
بود.

از خط نستعليق،خط شكسته نستعليق نشات گرفت كه در بسيارى از امور رواج يافت و
بسيارى از نويسندگان و منشيان از آن بهره جستند و خوشنويسان به آن پرداختند (20) .
مبدع خط شكسته ميرزا فصيح انصارى هروى است و ميرزا شفيع شاگرد اوست.اين خط
درهرات ابداع شد.

/ 161