خط و تذهيب و نقاشى - تجلیات حکمت معنوی در هنر اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تجلیات حکمت معنوی در هنر اسلامی - نسخه متنی

محمد مددپور

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • دانى سماع چبود؟صوت بلى شنيدن
    دانى سماع چبود؟بى خود شدن ز هستى
    دانى سماع چبود؟در پيش ضرب عشقش
    سر را چوگوى كردن،بى پا و سر دويدن



  • از خويشتن بريدن،با وصل او رسيدن
    اندر فناء مطلق،ذوق بقاء چشيدن
    سر را چوگوى كردن،بى پا و سر دويدن
    سر را چوگوى كردن،بى پا و سر دويدن



جان كلام اينكه در طريقت هنر دينى،موسيقى اين جهانى جلوه اى از موسيقى آن جهانى
تلقى گرديد،و هنرمند جان خود را در مقام محاكات نغمات آسمانى مشاهده كرد،با موسيقى
آدمى مى توانست به عهد الست تذكر پيدا كند.در حالى كه موسيقى لهو ولعب بذات در مقام
غفلت در كار مى آمد.

خط و تذهيب و نقاشى

خط
به بيان قرآن زبان و خط ودايعى اند الهى در انسان كه آدمى با آن از اسماء الله حكايت مى كند و
به معرفت الله نائل مى گردد (4) .آيات متعددى در قرآن ناظر بر مراتب فوق است:

الرحمن علم القرآن خلق الانسان علمه البيان (5)
،اقرء و ربك الاكرم الذى علم بالقلم،علم الانسان ما لم يعلم (6)
،ن و القلم و ما يسطرون (7)
،قال علم آدم الاسماء كلها يا آدم انبئهم باسمائهم فلما نباهم باسمائهم (8) .

قاضى احمد قمى در گلستان هنر در باب قلم پس از ذكر حديث «اول خلق الله القلم »ابياتى
چنين مى آورد:




  • هستى ز قلم رقم پذيرست
    سروى است قلم به باغ ادراك
    سايه ز رقم فكنده بر خاك



  • زو شمع قلم فروغ گيرست
    سايه ز رقم فكنده بر خاك
    سايه ز رقم فكنده بر خاك



او مى نويسد قلم يا نباتى است يا حيوانى.قلم حيوانى همان قلم موى نقاشان است
كه سپرسازان مانى فرهنگ و جادو طرازان ختاى و فرنگ به دستيارى آن اورنگ نشين كشور
هنر و نقشبندان كارخانه قضا و قدرگشته اند،اما قلم كتابت نباتى است حسب الاشاره كثير
البشارة منتخب جريده موجودات و منتخب حضرت واجب بالذات نبى عربى محمد الابطحى
عليه و آله افضل الصلوات و اكمل التحيات كه فرموده «من كتب بحسن الخط بسم الله الرحمن
الرحيم داخل الجنة به غير الحساب ».قاضى در ادامه از قول حضرت مولا على(ع)مى نويسد كه
غرض از حسن خط-نه هيمن لفظ بود و حرف و نقط:




  • بل اصول صفا و خوبى بود
    زان اشارت به حسن خط فرمود



  • زان اشارت به حسن خط فرمود
    زان اشارت به حسن خط فرمود



باز در شرح حسن خط قاضى اشاره به قول على(ع)دارد كه فرمود نيكويى خط زبان دست
است و روشنى درون(حسن الخط لسان اليد و بهجة الضمير).بدينسان قاضى مقدمات كلام را
فراهم مى كند تا بگويد:«الخط اصل فى الروح و ان ظهرت به جوارح الجسد» (9) و لازمه حسن
خط ترك منهيات و محافظه صلوات است.پس بايد روح ازكدورت پاك افتاده شود تا خط نيز
نيكو و صاف و پاك گردد.از قول او افلاطون نيز خطرا«هندسه روحانى »مى دانسته كه با
اعضاى بدن ظاهر مى شود:«الخط هندسة روحانية ظهرت بالة الجسمانيه ».از اين جهت
افلاطون خط را مخصوص دست نكرده و به دست مقيد نساخته كه اعضاء را شامل است (10) .

/ 161