نظرى به مبانى موسيقى در تفكر و فلسفه اسلامى - تجلیات حکمت معنوی در هنر اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تجلیات حکمت معنوی در هنر اسلامی - نسخه متنی

محمد مددپور

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

















نظرى به مبانى موسيقى در تفكر و فلسفه اسلامى

با ورود فلسفه يونانى و حضور تفكر متافيزيك و ما قبل متافيزيك يونان در تمدن اسلامى،
اصول نظرى فيثاغورث كه طى قرون در حوزه هاى اسكندرانى كمال يافته بود.

در عرفان،فلسفه،شعر و موسيقى عصر اسلامى جلوه اى دينى يافت.آراء فيثاغورث راجع به
موسيقى كرات و سيارگان و اجرام آسمانى اجمالش چنين بيان مى شد:«ادواراجرام آسمانى و
فواصل آنان از يكديگر بنابر قوانين و مناسبات توازن موسيقى تعيين مى شود،و آدمى نيز به
عنوان موجودى در جهان در نسبت با اين نغمات قرار مى گيرد و باآهنگ جهان آشنا مى شود و
نواهاى موسيقى را به پيدايى مى آورد.

فلاسفه اسلامى با آغاز اين احتمال،نظريه فيثاغورث را كمال بخشيدند.قسمتى از اين نظر در
رسائل اخوان الصفا آمده است.مطابق عقايد اخوان الصفاى بصره «از آن رو كه كرات سماوى در
گردش اند و ستارگان نيز حركتى دارند،نواهاى موسيقى را پديد مى آورند واين چنين است
كه به زبان خود،خداوند را تجليل مى كنند و ارواح و فرشتگان را به وجد وشادمانى مى آورند.
همان گونه كه روح ما در قالب جسمانى از آهنگهاى شيرين موسيقى مسرور مى گردد و اندوه
را فراموش مى كند و از آنجايى كه اين آهنگها انعكاساتى از«موسيقى علوى »است
روضه رضوان
را به ياد مى آورد كه ارواح با چه حالات وجد وسرور در آنجا زيست مى كنند،و از همين روست
كه ارواح ما شيفته آنند كه بدانجا پرگشوده،به اقران خود وصول يابند.بنابر اين نظر،
«اصوات »عوارضى هستند كه به وسيله حركت و نفوذ در نفس و در جوهرها به وجود مى آيند.
اين فلاسفه معتقدند كه احوال عالم اين جهانى،علل متقابل خود را در اولين چيزهايى دارند
كه به وجود آمدند(الموجودات الاولى)،و بدنهاى خاكى،حركات و اصوات هماهنگ كرات را به
همان گونه محاكات مى كنند كه كودكان،حركات و اصوات اولياى خود را.

گفته مى شود كه فيثاغورث علم موسيقى را اختراع كرد.او اين علم را از اصوات هماهنگ
سماوى كه طبيعت اصيل و عقل دقيق او باعث شنيدن آنها مى شد به دست مى آورد.اين قياس
به تفصيل مطرح شده است.مثلا 12 مقامات،7 اصوات،24 شعب و48 تراكيب،به ترتيب
مطابق علائم منطقه البروج،سيارات ساعات شب و روز وهفته هاى سال قمرى مى باشند.» (1)
نظريه ابتدايى فيثاغورث و تكميل اسكندرانى آن تحت تاثير روح اسلامى موسيقيدانان
مسلمان به تدريج در حكم ماده نظريه موسيقى در وجهه نظر عرفانى درآمد.

/ 161