رنگ و نور و طريقت تعليم نقاشى در عصر اسلامى - تجلیات حکمت معنوی در هنر اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تجلیات حکمت معنوی در هنر اسلامی - نسخه متنی

محمد مددپور

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید













رنگ و نور و طريقت تعليم نقاشى در عصر اسلامى

رنگها هر يك بنابر مميزات خويش متضمن معنايى سمبوليك هستند.حالات روحانى و
نفسانى آدمى و نحوه تحقق وجود موجودات و امور در عالم همواره با بيان سمبوليك در
ساحت هنر توام بوده است.در سمبوليسم طبيعى رنگها بسيار ساده در كارمى آيند،چنانكه
سبز و سفيد و آبى و بى رنگ مظاهر تازگى،پاكى،آسمان و بى تعلقى است.اما در هنر دينى و
اساطيرى حد مظهريت رنگها از اين فراتر مى رود.فى المثل درفرهنگ اسلامى سمبوليسم
سبز (1) متضمن عاليترين معانى عرفانى است و به اين صورت بالاخص در اطراف نام حضرت
خضر(ع)تجلى مى كند.خضر سبز پوش جاويد است.

عطار در منطق الطير از قول طوطى مى گويد:




  • خضر مرغانم از آنم سبز پوش
    تا توانم كرد آب خضر نوش



  • تا توانم كرد آب خضر نوش
    تا توانم كرد آب خضر نوش



و مقصود از«آب خضر»البته «آب حيات »است.طوطى سبزپوش كه به مصداق سخن سعدى ره
از عالم صورت به عالم معنى نبرده،در نقش سالكى جلوه گر مى شود كه كاراست كه علت و
مايه اصلى رنگ «رودخانه زرد»و«درياى زرد»را كه نام ديگر درياى چين است،تشكيل مى دهد.
اين رنگ دل آگانه مظهر معانى تقدس قرار گرفته است،چنانكه راهبان بودايى خود را در
لباس زرد رنگ زعفرانى مى پوشانند.

سكنى گزيدن در عالم اسلامى،هر امر دينى و دنيوى را براى آدمى رنگى ايمانى مى زند.از اين
رو در نقاشى،هنرمند به نحوى تحت سيطره كل متعالى اسلام است،هر چندكه اساسا نقاشى
در عصر اسلامى كمتر مضامين دينى دارد (2) .

/ 161