هنر عرب جاهلى - تجلیات حکمت معنوی در هنر اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تجلیات حکمت معنوی در هنر اسلامی - نسخه متنی

محمد مددپور

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید



















هنر عرب جاهلى

فرهنگ و هنر عرب جاهلى تاليفى بود از فرهنگ باستانى سبايى،يمنى،حميرى وغيره كه در
آستانه ظهور اسلام با صورت نازلى از فرهنگهاى ايرانى و يونانى وبين النهرين آميخته بود.
اصليترين فرهنگ عصر جاهلى در حجاز يافت مى شد در حالى كه ساحل نشينان و همسايگان
ايرانى و بيزانسى از موطن اصلى خود بيگانه شده بودند.

به عقيده جرجى زيدان همين قوم عرب بيش از هر قومى در عالم خيال فرو مى رفت.

اينان در عصر بعثت بيش از ديگران به تصورات شاعرانه علاقمند بودند.و اين خود ازآثار
شاعرانه آنان پديدار است.در واقع هنر عرب تنها در همين آثار جلوه مى كند،زيرااين قوم در
آن عصر هنوز به مرحله تجمل در معابد و قصور و ابنيه و صنايع نرسيده بود تااين
احت خيال را در آنها به نمايش بگذارد چونان اقوام متمدن كه نه تنها در شعر بلكه درديگر آثار
هنرى نيز با تفكر حضورى هنرى و صورت خيالى،فرادهش تاريخى خويش را به ظهور رسانده
بودند.شايد انحصار هنر عرب در شعر موجب شكوفايى آن بيش ازبسط و جلوه شعر در ساير
اقوام شده باشد،تا آنجا كه در طى دو قرن شاعران عرب بيش از همه اقوام شعر سروده اند.

نخستين قصيده سرايان نامى عرب «امروء القيس »و جدش «مهلل »اند كه از سخنوران قرن
پنجم پيش از ميلاد محسوب مى شوند.مى گويند مهلل اولين قصيده عربى را سرود،امروء
القيس آن را طولانى ساخت و در شعر تفنن پديد آورد و باب شعر را گشود و آن راتوصيف كرد
و در اثر شعر به گريه درآمد.او اولين كسى است كه ستوران را به آهو ومانند آن تشبيه نمود و
شايد به واسطه مسافرت به شهرهاى روم و شنيدن اشعار رومى ويونانى اين فكر براى او پيش
آمد كه شعر عرب را متنوع سازد
.البته زبان عربى به جهت حالت خاص خود امكان شاعرى را
به نهايت و به اين امر مدد مى رساند.در اين زمان اشعارعرب به دو قسم منقسم مى شد:قسم
اول اشعارى بود كه در آن دردها و رنجها و خوشيها وسوگها وصف مى شدند و قسم دوم
اشعارى كه در آن حوادث و وقايع ذكر مى گرديد وبخشى از اشعار قسم دوم به صورت تمثيلى
بيان شده بود (1) .

/ 161