تجلیات حکمت معنوی در هنر اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تجلیات حکمت معنوی در هنر اسلامی - نسخه متنی

محمد مددپور

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

روايت مى كنند وقتى كه بين شاه اسماعيل و تركهاى عثمانى جنگ در گرفت(در سال 920 ه.
1614 م.)شاه از فرط الفت و علاقه اى كه به بهزاد داشت و بيم و دهشتى كه نسبت به وى پيدا
نموده بود،خواست كه او را با همكارش شاه محمود نيشابورى خوشنويس مشهور،براى ترسى
كه از اتلاف آن دو داشت،پنهان كند.لذا امر داد آن دو را درصندوقى نهادند و موقعى كه جنگ
تمام شد اول انديشه شاه اطمينان بر سلامتى آن دواستاد بود (23) .

پرده هاى نقاشى كمال الدين بهزاد هر آنچه را كه مجموعه پرده هاى قبلى داشت به تنهايى
داراست.بهزاد با بهره گيرى از دانش عقلى و عرفانى عصر چنان انسان و طبيعت و زيمن و زمان
را در تصوير جان بخشيده كه در پرده هاى قبل از او كم سابقه بوده است.

كارهاى بهزاد دو گونه است،برخى به ساحت تغزلى و شيدايى بشر تعلق دارد و برخى
به ساحت كسبى و حصولى انسان.چنانكه اگر در مرقعات گلشن از حقيقت طبيعت و
انسان سخن مى گويد در«صحنه اى از برون و درون يك مسجد»و«هارون الرشيد در
گرمابه »ازساحت نازل حيات انسان سخن گفته است.هر دو نوع پرده نقاشى هنرمند از قواعد
عالم محسوس رسته است و تصاوير را جز در عالم خيال نمى توان چنين رؤيت نمود.از
اينجابهزاد نيز صورت مثالى جهان را ابداع كرده است.

قاسم على پس از بهزاد از برجسته ترين نقاشان سبك هرات است كه قبل از ويرانى هرات به
دست ازبكان و انتقال بسيارى از هنرمندان آن ناحيه به بخارا مهاجرت كردند و سبك بخارا
هيچگاه به كمال سبك هرات نرسيد.«محمود مذهب »استاد مسلم اين سبك تلقى شده است.
او به همراه مير على خوشنويس مشهور نسخه اى از خمسه نظامى را مزين ومصور كرده است.
اما به هر تقدير نقاشى بخارايى از همان آغاز راه فناء و فتورى را كه درنيمه دوم قرن دهم در
دوره صفويه بر هنر نگارگرى مسلط شد،پيمود.

شاه اسماعيل پس از استيلاى بر هرات در سال 916 ه./1510 م.بهزاد را با خود به تبريز برد و
مديريت كتابخانه سلطنتى را به او سپرد كه در آن وقت مركز هنرهاى نگارشى نيز محسوب
مى شد.به سرپرستى او عده اى از هنرمندان به كار پرداختند.كار آنان دردوره شاه تهماسب به
كمال رسيد و اوج مينياتور عصر اسلامى ايران را به نمايش گذارد.

شاه تهماسب كه خود صورتگرى را از نقاش كم نظير وقت يعنى «سلطان محمد»فرا گرفته بود و
به وساطت او با بهزاد و آقا ميرك رابطه اى دوستانه به وجود آورده بود بزرگترين حامى
نگارگرى ايرانى در اين عصر گرديد.ديگر مينياتور ايرانى نقاشانى به بزرگى اين سه تن و حامى
گرانمايه اى چون شاه تهماسب به خود نديد.آنچه كه بيش از همه در اعتلاى نقاشى ايرانى اين
عصر مؤثر افتاد حكمت ولايى (24) و تفكر شيعى بود.

/ 161