صورت نيز رو به سوى تعالى دارد و به تعبيرى مى توان صورت محسوس نقاشى را شبه
متعالى نام نهاد و گاه صورت رو به تدانى دارد.اما به هر حال در ساحت هنرهر معنايى
سرانجام در صورت جلوه مى كند (8) .
زان مى نگرم به چشم سر در صورت
اين عالم صورت است و ما در صوريم
معنى نتوان ديد مگر در صورت
زيرا كه ز معنى است اثر در صورت
معنى نتوان ديد مگر در صورت
معنى نتوان ديد مگر در صورت
چنانكه اعيان ثابته صور اسماء الهى اند و چون ابدانند نسبت به اسماء كه ارواح اين اعيانند و
چنانكه بدن قائم به روح است.عالم پايين مظهر عالم بالاست و بالاترين عوالم،به تعبير شاه
نعمت الله ولى عبارت است از«عالم معانى »و پس از اين «عالم ارواح »، «عالم مثال مطلق »و«عالم
شهادت مطلقه »در مراتب پايين است (9) .در شرح مطلب مى آورد:«سر سفر تجلى وجودى،از
غيب هدايت الهيه،طلب كمال جلاء و استجلاءاست،و اول منازل،«عالم معانى »است و منزل
ثانى «عالم ارواح »،كه پس از عالم معانى است و ثانيا«عالم مثال مطلق »كه برزخى است ميان
ارواح و اشباح،و منزل رابع «عالم شهادت مطلقه »،و ظهور او اتم،به ترتيب منازل اربعه مذكوره
بود» (10) .شيخ اشراق قائل به عوالم چهارگانه انوار قاهره،انوار مدبره،برازخ و صور معلقه است.چشم دل انسان در مراتب دل و جان رو به اين عوالم گشوده است.عرفا متناظر باعوالم براى
جان آدمى مراتبى قائل بوده اند.اين عوالم كه ساحات ظهور حقيقت انددر مقام هنر حقيقى و
مشاهده معنوى و روحانى به قوه خيال و صور خيالى ابداع مى شوند.