تجلیات حکمت معنوی در هنر اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تجلیات حکمت معنوی در هنر اسلامی - نسخه متنی

محمد مددپور

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

با آمدن حضرت نبى مكرم(ص)تاريخ اسلام شروع مى شود،پيامبر تذكر مى دهند وبشرى را
كه در ظلمت به سر مى برد،بيدار مى كند و تاريخ جديدى پس از يك دوره بسط غفلت و ظلمت
آغاز مى شود.پس از رحلت پيامبر،تاريخ اسلام كم و بيش رو به ظلمت مى رود تا مى رسد
 به
جايى كه زمان غيبت امام عصر فرا مى رسد و هر چه تاريخ اسلام پيش مى رود،از حقيقت دورتر
مى شود.بنابراين از رحلت پيامبر(ص)و غيبت امام عصربه بعد،دوره آخر الزمان است.(آخرين
زمان و آخرين نبى)و بدترين حجاب در اين دوره سراغ اسلام مى آيد.به هر تقدير سير تاريخ
جهان و اسلام به سوى آخر الزمان است وبا رفع حجاب آخر الزمان است كه نور،جهان را
سراسر فرا مى گيرد و پس از طى دوره هاى متوالى و متناوب كفر،سرانجام ايمان و دين غلبه
مى كند.

با توجه به مراتب فوق مطابق نظر محى الدين ابن عربى كه به طرح 27 دوره كلى در كل تاريخ
انبياء پرداخته است (8) ،در مقابل ادوارى كه با نبى و با اسمى خاص و حكمت خاص آن نبى آغاز
مى شد و پايان مى يابد بايد قائل به ادوارى شد كه خلاف سير تاريخ انبياءهستند و در حكم
حجابهاى تاريخى اديان اند.از اينجا با توجه با مباحث گذشته در بين ادوار حجابهايى غلبه
مى كند.بدين صورت در تاريخ موسى(ع)حجابهاى اساطيرى هستند كه حجاب كلام حق
بودند
،فرهنگ يونان و روم دومين حجاب بزرگى است كه برفرهنگ و تاريخ جهان غلبه
مى كند و در دوره جديد غلبه با حجاب فرهنگى رنسانس است،انسان-خدايى يا اومانيسم
حجاب حق و حقيقت مى شود.اما ملاك يونانى و جديدفرهنگ و تمدن همواره موجب شده
است كه فرهنگهاى دينى فراموش شوند و در ذيل فرهنگهاى غير دينى لحاظ گردند.بى وجه
نيست كه در عصر حاضر اثرى از تاريخ انبيا دركتب تاريخ نمى توان ديد.و آنچه از فرهنگ
يهودى،زرتشتى،مسيحى و اسلامى و ديگراديان آسمانى و طبيعى به ميان مى آيد به مثابه
فرهنگ عصر كودكى بشر تلقى مى شوند
كه دوران تاريكى حيات تاريخى بشر را به پيدايى
آورده اند و از نظر مورخان رسمى غرب بشر تنها با فرهنگهاى غير دينى و سكولر( Seculer
دنيوى شده)است كه اعصار نورانى وروشنايى و بلوغ فرهنگى و معنوى را درك كرده است.
به هر تقدير با نظر به ادوار تاريخى در تفكر عرفانى ابن عربى و نظرگاه قرآنى تاريخ ونگاهى به
ادوار چهارگانه مورخان و متفكران غربى مى توانيم چنين نمودارى از تاريخ رابا نظر به اصالت
نظريه ادوارى و دينى تاريخ عرضه كنيم.

گفتيم كه از منظر تفكر عرفانى عالم و آدم مظهر اسماء و آيات الهى هستند و بنابر اين،خدا
در تاريخ به اسماء متكثره متجلى مى شود و انسان مظهر و مجلاى اسماء مختلف الهى مى گردد.
جامعه و تاريخ نيز به جهت وحدت چون انسان مظهر اسماء الهيه است.ازاينجا در هر دوره از
ادوار تاريخى آدميان مظهر اسمى از اسماء قرار مى گيرند و تفكر به صور دين،فلسفه،عرفان،
هنر،سياست و علم در نسبت با اين اسم ظهور مى كند و متحقق مى شود.

/ 161