تجلیات حکمت معنوی در هنر اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تجلیات حکمت معنوی در هنر اسلامی - نسخه متنی

محمد مددپور

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اسماء خداوند دو دسته اند:اسماء جلال و جما (9) ،از اين رو تاريخ مظهر دو صورت كلى اسماء
متقابله است.بدين تفصيل كه «حقيقة الحقايق »و«هويت غيبى »و ذات حق تعالى به اسماء
متقابله در تاريخ ظهور مى كند.اما به صورت جزئى در تاريخ،مى توان براى بشر چهار دوره كه
مظهر اسماء است،قائل شد.اين ادوار با تاريخ آدم آغازمى شود و به تاريخ اساطير و تاريخ يونان
و روم و سپس به تاريخ اسلام و مسيحيت و سرانجام به تاريخ جديد مى رسد.

از آنجا كه انسان مظهر اسماء و صورت اسماء است و ظهور اسماء نيز براى اوتاريخى است،و
حيات انسانى دائما به اقتضاى مظهريت اسماء ناسخ(صورت تاريخ)ومنسوخ(ماده تاريخ)
تحول پيدا مى كند،هنر به عنوان شانى و ساحتى از شئون و ساحات حيات انسانى حقيقتى
تاريخى پيدا مى كند
.تجلى حق به اسماء متكثره،موجب مى شودانسان هر بار هنر يا صورتى را
كه بيان مى كند،تغيير هويت دهد.او كه قدرت ناميدن اشياءو امور را-به اقتضاى مظهريت
نسبت به اسماء يعنى حقيقت و روح و اصل حقيقت اشياءاعيان ثابته و ماهيات به تعبير ابن
عربى-دارد (10) ،صورت منعكس در آينه(صورت صورت يا اعيان ثابته و از آنجا صورت خيالى
عالم مثال)را به ذوق حضور در مى يابد،بيان مى كند.هنگامى كه عالم قدسى به رويش فرو
بسته مى شود
 از صور خيالى نفس خودفراتر نمى رود و حاصل همان مى شود كه در اشاره به
هنر جديد و مدرن گفتيم.اما هنگامى كه پرتو عالم قدسى به وجودش برسد و حجابهاى
فرهنگ كفر بسوزد به اقتضاى قابليت وسير و سلوك معنوى خود به طيران و عروج خواهد
پرداخت تا آنجا كه از صورت خيالى كنده شود و به اصل ذات خود بپيوندد.

/ 161