تجلیات حکمت معنوی در هنر اسلامی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
نكته ديگر آنكه مطالعه هنرى مقدس چونان هنر اسلامى هنگامى كه با تفكرى عميق همراه
مى شود،افقى به سوى متعاطى هنر مى گشايد كه ريشه در همه عوالم از جمله عالم حقيقى
انسانى دارد.از اينجا مطالعه تاريخ هنر دينى و اسلامى از قلمرو زمان ومكان فانى و تاريخ
صيرورت كه عرصه كالبد و صورت هنر دينى و اسلامى و كلا هنرمقدس است فراتر مى رود و
به سوى ساحت حقيقت جمال احدى بال مى گشايد (12) .اگر گاهى برخى از نويسندگان كه تعلق خاطرى به مطالعه روح هنر اسلامى داشته اند (13) يا
خودمروج آن بوده اند به جهت فقدان ايمان دينى و مستقر شدن در نظرگاه اومانيستى وبشر
مدارانه عرفان غربى اغلب اين روح را با«خلوص عرفان افلاطونى »-اگر چنين عرفانى وجود
خارجى داشته باشد كه در نظر كاپلستون وجود ندارد-يگانه پنداشته اند (14) خود بيشتر حاكى
از اشتغال به الفاظ آنان است تا آنكه حقيقت متعالى قرآنى هنر اسلامى برايشان انكشاف
حاصل كرده باشد.