تجلیات حکمت معنوی در هنر اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تجلیات حکمت معنوی در هنر اسلامی - نسخه متنی

محمد مددپور

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نخستين ضلالتها در زمان پيامبر آشكار شده بود،اما پيامبر با قوه وحيانى خود همه ضلالتها
را سركوب مى كرد و از حالت فعليت خارج مى ساخت.اما سرانجام جاهليت بالقوه در دوران
بسيارى از صحابه كه عمرى در فضاى شرك آميز زيسته بودند و اباحيت ذاتى (8) عرب جاهلى،
در عصر اموى در صورتى نو به فعليت رسيد.حكومت امويان هنرى را جستجو كردند كه
(profane) بود.اين هنر درادوار بعدى از حالت جلى
آشكارا كافرانه و دنيوى و غير مقدس
(secularisation) هنر عصر
به صورت خفى درآمد بوركهارت يكى از(علل دنيوى شدن
اموى را در-كنار عصبيت ظلمت آميز قومى و گريز از سنت نبوى-وجود نا مسلمانان يا نو
مسلمانان ظاهرى در بخشهايى از جهان اسلام مى داند
 كه گرايشهاى هلنيستى را در دربار
امويان ظاهر ساختند.دنيوى شدن سياست موجب كناره گيرى نيروهاى معنوى از عرصه
سياست و انتقال تعاليم دينى به ميان امت مؤمن كه سياستمداران را اغلب اهل ظلمه
مى دانستند شد.نفوذ روحانى متفكران و رهبران دينى(روحانيت)از نفوذ دنيوى حكمرانان
فزونى گرفت كه اين خود موجب تفاوت نوع عملكرد سياست دينى و دنيوى مسيحيت و اسلام
در عرصه هنر شد.در اين دوران عده اى از علما و متفكران اسلامى از كار و اثر هنرى موجود در
جامعه اسلامى بالكل بريدند
 وتنها عرفا و برخى از فقها توجهى بدان مبذول داشتند.در اين
ميان فلاسفه و برخى متكلمين متاثر از تفكر يونانى كار يدى هنرمندان را شايسته تامل
نديدند و چونان ارسطوو افلاطون بيشتر به شعر و حكمت شعرى نظر كردند و فلسفه هنر
آنان نيز در واقع فلسفه شعر بود تا فلسفه صنايع مستظرفه و هنرهاى زيبا و فنون جميل،و اين
فلسفه نيز بيشترترجمه فن شعر ارسطو بود و كم و بيش يونانى زده ماند.

/ 161