Lyre (عود)«بزمى »و اشعار نوع دوم را 1)در اصطلاح يونانى،اشعار نوع اول را ليريك از Drama تمثيلى مى نامند. Eic «رزمى »و شاخه فرعى رااپيك 2)تئودور رايزمان در كتاب مسائل تاريخ فلسفه عقل اساطيرى ما قبل متافيزيك و فلسفى را«عقل لاهوتى »مى خواند كه با متافيزيك يونانى «ناسوتى »مى شود و با غلبه تفكر دينى در قرون وسطى دوباره «لاهوتى »مى گردد.در دوره جديد عقل مجددا به زمين باز مى گردد و در آن سكنى مى گزيندتا نحوى ديگر از تفكر ناسوتى را تجربه كند.براى تفصيل مطلب رجوع شودبه مبحث «پيدايى و ابداع اثر هنرى ».3)تاريخ ادبيات عرب،ج.م.عبد الجليل،ترجمه آ.آذرنوش،تهران امير كبير،1363،ص 38-39.4)پس از فتوحات اسلامى نيز عربان امى بدوى نسبت به آثار هنرى سرزمينهاى فتح شده بيگانه مانده و به آنها اعتنايى نداشتند و جز توجه به غنيمتهاى لذت بخش و غرور آفرينهرگز به گرد انديشه پرداختن به هنر تجسمى و ساختن اشياء هنرى نگشتند.5)اشاره وار بعضى از روايات و آيات را در اين نوشته ذكر خواهيم كرد.6)جاهل به معنى جهل به الله است نه جهل در مقابل علم به طور اعم.7)نظير نهضت ترجمه و يا مبارزه متوكل با معتزله و فرهنگ يونانى.8)اباحيت ذاتى يعنى آزاد تلقى كردن هرگونه كوشش شهوانى و مباح دانستن همهتجربه هاى ممنوع وضد مقدس.