تجلیات حکمت معنوی در هنر اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تجلیات حکمت معنوی در هنر اسلامی - نسخه متنی

محمد مددپور

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

به عبارت ديگر،حقيقت از عالم غيب براى هنرمند متجلى است و به همين جهت،هنراسلامى
را عارى از خاصيت مادى طبيعت مى كند.او در نقوش قالى،كاشى،تذهيب وحتى نقاشى،كه
به نحوى به جهت جاذبه خاص خود مانع حضور و قرب است،نمايش عالم ملكوت و مثال را كه
عارى از خصوصيات زمان و مكان و فضاى طبيعى است مى بيند.در اين نمايش كوششى براى
تجسم بعد سوم و پرسپكتيو ديد انسانى نيست.تكرارمضامين و صورتها،همان رفتن به اصل
است.هنرمند در اين مضامين از الگويى ازلى نه ازصور محسوس بهره مى جويد،به نحوى كه
گويا صور خيالى او به صور مثالى عالم ملكوت مى پيوندد.

نكته اساسى در هنر اسلامى كه بايد بدان توجه كرد عبارت است از توحيد.اولين آثاراين تلقى،
تفكر تنزيهى (7) و توجه عميق به مراتب تجليات است كه آن را از ديگر هنرهاى دينى متمايز
مى سازد.زيرا هنرمند مسلمان از كثرات مى گذرد تا به وحدت نايل آيد.

انتخاب نقوش هندسى و اسليمى و خطايى و كمترين استفاده از نقوش انسانى و وحدت اين
نقوش در يك نقطه،تاكيدى بر اين اساس است:




  • نديم و مطرب و ساقى همه اوست
    خيال آب و گل در ره بهانه



  • خيال آب و گل در ره بهانه
    خيال آب و گل در ره بهانه



طرحهاى هندسى كه به نحو بارزى وحدت در كثرت و كثرت در وحدت را نمايش مى دهد،
همراه با نقوش اسليمى كه نقش ظاهرى گياهى دارند،آن قدر از طبيعت دورمى شوند،كه
ثبات را در تغيير نشان مى دهند و فضاى معنوى خاصى را ابداع مى نمايند كه رجوع به عالم
توحيد دارد.اين نقوش و طرحها كه فاقد تعينات نازل ذى جان هستند،آدمى را به واسطه
صور تنزيهى به فقر ذاتى خويش آشنا مى كنند.

تفكر توحيدى چون ديگر تفكرهاى دينى و اساطيرى در معمارى مساجد،تجلى تام و تمام
پيدا مى كند.معمارى مساجد (8) و تزيينات آن در گنبد،مناره ها،موزائيكها،كتيبه ها،نقوش و
مقرنس كارى،فضايى را ابداع مى كند كه آدمى را به فضايى ملكوتى پيوند مى دهد و تا آنجا كه
ممكن است «اسقاط اضافات »و«افناى تعينات و تعلقات »دروجود او حاصل كند:




  • نشانى داده اند اهل خرابات
    كه التوحيد اسقاط الاضافات



  • كه التوحيد اسقاط الاضافات
    كه التوحيد اسقاط الاضافات



معماران و نقاشان و خطاطان در تمدن اسلامى،پيشه ورانى مؤمن هستند كه اين فضا راابداع
مى كنند.آنها در صدد تصوير و محاكات جهان خارج نيستند.از اينجا به طرح صورت رياضى و
اقليدسى هنر يونانى-رومى نمى پردازند.بهره گيرى از طاقهاى ضربى و گنبدها،چون نشانه اى
از آسمان و انحناها و فضاهاى چند سطحى و اين گونه تشبيهات و اشارات در هنر اسلامى،
عالمى پر از راز و رمز را ايجاد مى كند كه با صور خيالى يونانى متباين است
.فى الواقع مسلمين
كه به جهت محدوديت در تصوير نقوش انسانى و حيوانى نمى توانند تلقى توحيدى و نگاهى را
كه بر اساس آن،جهان،همه تجلى گاه و آيينه گردان حق تعالى است،در قالب توده هاى مادى و
سنگ و فلز بريزند-كه حالتى كاملا تشبيهى دارد-با تحديد فضا و ايجاد احجام با تزييناتى
شامل نقش و نگار و رنگ آميزيهاى تندو با ترسيمات اسليمى،اين جنبه را جبران و به نحوى
نقش و نگارهاى عرشى را درصورت تنزيهى ابداع مى كنند.

/ 161