هر كجا مى نگرد ديده بدو مى نگرد
تو زيك سوش نظر مى كنى و من همه سو
تو زيك سو و منش از همه سو مى بينم
هر چه مى بينم از او جمله بدو مى بينم
تو زيك سو و منش از همه سو مى بينم
تو زيك سو و منش از همه سو مى بينم
خلاف هنر مسيحى به دو ساحت مقدس(ححزح چژ)و غير مقدس(حذچح رزت)
قسمت نمى شود.از اينجا نفى هنر مقدس به معناى مسيحى لفظ،در تمدن اسلامى (12) ،وحدت
دينى و روحانى را وسيعتر كرده تا آنجا كه هر فردى مى تواند روحانى شود
و هر صنعتى
وپيشه اى،چه در مسجد به كار رود و چه در خانه،مى تواند حامل روحانيت باشد و تنها هنركفر
است كه هيچ بهره اى از روحانيت ندارد.اساسا در تمدن اسلامى،تنها مراتب قرب و بعد و
روحانيت و شيطانيت در هنر وجود دارد،نه هنر مقدس و غير مقدس،در اينجا هنرو
هنرمندى از قرب نوافل تا قرب فرايض سير مى كند.بدين معنى هنرمند مسلمان وقتى به كار
مى پردازد،بنابر مراتب قرب،در مرتبه قرب نوافل است و گاه از اين مرتبه به قرب فرايض
مى رود.در اين مقام است
كه از هنر به معنى خاص مى گذرد و به مقام محمودولايت مى رسد.
اگر بعد و كفر سراغ او بيايد،به يك معنى قرب و حضورش با اسم كفراست.چون صنعت و هنر
جديد كه قربش در هر دو صورت به اصل آن،يعنى انسان و نفس اماره اوست (13) ،زيبايى و
جمال متجلى در آن نيز در همين انسانيت كفر،تفسير مى شود.حال آن كه در تمدنهاى دينى،هر اثر زمانى از حسن و كمال و جمال برخوردار است كه آينه
وجودش بتواند صفات جمال حق را بنمايد.بدين معنى اساس هر هنرى در قرب وبعد
سبت به جمال و جلال الهى متحقق مى شود،بر اين اساس،هنر در دوره جديد و يونان كما
بيش در عصر اساطير،به جلال يعنى قهر و سخط حجاب الهى رجوع دارد. همانطورى كه قبلا اشاره داشتيم،هنر به معنى عام و اصيل لفظ،حكمت معنوى است.هنر دينى با از دست دادن اين حكمت معنوى و انسى متلاشى مى شود.اين حكمت
معنوى است كه به هنر به معنى خاص آن،نظير نقاشى و موسيقى و معمارى و شعر و
صنايع مستظرفه،روحانيت و معنويت و جان مى بخشدو آن گاه كه هنر مسيحى و اسلامى
اين روحانيت را از دست مى دهند،به انحطاط كشيده مى شوند (14) .همين حكمت معنوى است
كه در بى پيرايه ترين هنر اسلامى،يعنى خوشنويسى،به نمايش در مى آيد و حقيقت اسلام
رامتجلى مى كند،در حالى كه هيچ كدام از هنرهاى تجسمى اسلامى مستقيما ظاهر
كلمات قرآن را تصوير نمى كنند،فقط خط است كه كلمات خدا را مستقيما به نمايش در
مى آوردو همين است كه آن را در كنار معمارى،عاليترين و شريفترين هنرهاى تجسمى
اسلامى كرده است.