تجلیات حکمت معنوی در هنر اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تجلیات حکمت معنوی در هنر اسلامی - نسخه متنی

محمد مددپور

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

همين قسم در زمان بنى اميه بخصوص در اواخر سلطنت آنان توجه به موسيقى فزونى يافت،
به طورى كه دستگاه خلفا هيچ وقت بى ساز و آواز نمى ماند و در ميدان جنگ هم عده اى
آوازخوان و سازنده آلات موسيقى همراه مى بردند.چنانكه «ابن اثير»مى نويسدپس از شكست
از عباسيان در نزديكى اصفهان صدها«بربط »و«طنبور»و«مزمار»دراردوگاه امويان يافت شد.
گروهى از خلفاى عباسى نيز آهنگساز بودند و مشهورترين افراد اين گروه واثق،منتصر،معتز،و
معتضد است و فرزندان خلفا نيز مثل پدران آهنگسازى،خوانندگى و نوازندگى مى كردند.از
اين رو به طريق امويان رفتند.

خلفاى اموى و عباسى و ديگر سلاطين و اميران حاكم در مناطق تمدن اسلامى درترويج و
تكميل موسيقى كوشش داشتند و براى رسيدن به آن مقصود همه قسم كمك مى كردند.
خليفگان عباسى مقارن نهضت ترجمه سعى داشتند كه موسيقيدانان وخوانندگان اهل ادب و
حكمت نيز باشند تا اشعار را درست بخوانند.«ابراهيم بن اسحق موصلى »موسيقيدان مشهور
دوره عباسى علاوه بر اطلاع از موسيقى از علم فقه و صرف ونحو و لغت نيز مطلع بود
و«زرياب »از هيئت اطلاع كامل داشت
.در اين زمان اساس تئورى موسيقى عصر اسلامى شكل
گرفت.خلفا آهنگسازان را براى مناظره و تحقيق جمع كردند و به بهترين آنان جايزه و مقررى
دادند.و اينان نيز در موسيقى بسياركوشيدند،چنانكه آهنگهايى ساختند كه فقط در يك
حالت خوانده مى شد.يا آلاتى براى موسيقى ساختند كه حالات مختلف را در انسان ايجاد
مى كرد(داستان مشهور فارابى ازهمين باب است)علاوه بر موسيقى بزمى كه با ظهور اسلام
تحريم شده و باز بابه قدرت رسيدن امويان رواج يافت،نوع ديگرى از موسيقى نيز در جامعه
عرب جاهلى وجود داشت كه آن هم شكل ساده اى داشت ولى بعد از اسلام تنوع بيشترى
يافت و كمترمورد تحريم قرار گرفت.اين موسيقى عبارت بود از موسيقى رزمى.

در نهضت ترجمه كه دوره انتقال علمى-قبل از آن هنر ملل و نحل مختلف انتقال يافته
بود-فرهنگ يونانى،ايرانى،هندى(ملل و نحل مشرك)بود،كتابهاى موسيقى رانيز از فارسى و
هندى به عربى ترجمه كردند.به اين ترتيب علاوه بر ارتباط انضمامى وذوقى با هنر مشركين
ارتباط انتزاعى و علمى نيز بر قرار شد.پس از اين چه در جهات ذوقى و چه در جهات علمى بر
تنوع موسيقى كوشيدند.آلات موسيقى جديدى اختراع وكتابهاى جديدى در موسيقى تاليف
كردند.

بدينسان تفكرى در ميان مسلمين تكوين يافت كه ديگر از غناى متعارف و موسيقى
تفننى اشرافى و مبتذل عصر بريده صورتى حكمى يافته بود،گرچه مانند شعر ابتدا متاثر از
حكمت يونانى بود.حتى در قلمروميتولوژى و قصص اسلامى نيز بنياد فكرى نويى پى افكنده
مى شد كه به موسيقى نيز رنگى ربانى مى زد.بوركهارت در كتاب هنر مقدس از زبان دو تار
زنى سخن مى آورد كه بيانگراين معانى است.

/ 161