تجلیات حکمت معنوی در هنر اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تجلیات حکمت معنوی در هنر اسلامی - نسخه متنی

محمد مددپور

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پيدايى خط نيز چونان شعر و موسيقى در وجهه نظر اسلامى هنرمندان مسلمان
بنيادى ميتولوژيك و الهامى و ازلى يافته است و در قصص مقدس درباره پيدايى خط
روايات مختلفى است.

ابن نديم عقلى مذهب در الفهرست با كراهت اين قول را كه «حضرت آدم اول كسى بود كه
خطوط اسلامى را وضع كرد»روايت مى كند.به اعتقاد معاصران او كه به قصص دينى تعلق
خاطرى داشته اند آدم عليه السلام سيصد سال قبل از مرگش خطوط را در گل نوشت و به
آتش پخت و وقتى كه زمين را طوفان زد،آن خطوط سالم ماند و هر دسته وگروهى خط خود
را يافتند و به همان گونه نوشتند» (11) .

قاضى همين قصص را به صورتى ديگر بيان مى كند.به اعتقاد او حضرت آدم اول كسى است
كه خط عربى را نگاشت و قلم به دست گرفت.پس از آن شيث بن آدم به كار نگارش خط ادامه
داد و در زمان حضرت ابراهيم(ع)خط عبرى نوشته شد.به اعتقاد بعضى اين خط از ادريس
نبى(ع)بوده است.او به روايت ايرانيان منشا خط را«تهمورث » مى داند (12) .برخى نيز آن را به
هود پيامبر(ع)منسوب داشته اند و او را مبدع خط دانسته اند.

از نظر خطاطان اسلامى نخستين خط كامل از آن حضرت على(ع)است:«خطى كه ديده اولو
الابصار را سرمه وار به وحى الهى و اوامر و نواهى حضرت رسالت پناهى صلى الله عليه و آله و
سلم روشنايى مى بخشيد خط كوفى بود و ارقام اقلام معجز نظام حضرت شاه ولايت پناه
سلام الله عليه در ميان است كه چشم جان را ضياء و لوح ضمير راجلاء كرامت مى فرمايد و
خوشتر از آن حضرت صلوات الله عليه كس ديگر ننوشته وبهترين خطهاى كوفى آن است كه
آن حضرت سلام الله عليه نوشته است (13) .




  • سند علم خط به حسن عمل
    بس بود مرتضى على ز اول



  • بس بود مرتضى على ز اول
    بس بود مرتضى على ز اول



بعد از على،ائمه اطهار يكى پس از ديگرى در خوشنويسى به كمال بوده اند و استادان خط هم
از شاگردان ائمه محسوب يا ملهم از ائمه تلقى شده اند.

ابن خلدون نظرى خلاف عقايد هنرمندان و خوشنويسان دارد و با وجه نظرى
قلانى نسبت به قصص نقش ازلى و كمال هنر خط صحابه،متعرض آن شده است.به اعتقاد
اوصحابه با خطوطى نا استوار-از لحاظ زيبايى و اصول-«قرآن »را نوشته اند به طورى كه با
اصول صنعت خط مخالف است
.با اين وجود تابعان همين رسم الخط را تقليد كرده اند،چنانكه
برخى نيز از خط ولى يا عالمى از لحاظ تبرك پيروى نموده اند.اما به هر حال راه و رسم
نعت خط متفاوت است.ديگر اينكه برخى از بيخبران در جهت اثبات كمال هنر خط صحابه
مى كوشند و آن را توجيه مى كنند كه بى وجه است زيرا آنان تصورمى كنند كه با اينگونه
توجيهات صحابه را از توهم نقص عدم مهارت در خط تبرئه و منزه مى كنند،و مى پندارند كه
اين خط كمال است،در حالى كه خط از كمالات نيست.

/ 161