34 : عبدالله بن مسور بن عون بن جعفر بن ابيطالب
على بن الحسين به سندش از عوانه براى ما روايت كرده كه عبدالله بن معاوية بن عبدالله بن جعفر بنابيطالب از كسانى بود كه مردم را به سختى كيفر مى كرد، و عبدالله بن مسور نيز با او بود، هنگامى به
عبدالله بن معاويه گفتند: كه عبدالله بن مسور مدعى است كه فرزند عون بن جعفر بن ابيطالب است ،
عبدالله بن معاويه دستور داد او را چندان تازيانه زدند تا جان سپرد، و پس از او نيز همسرش را طلبيد و
سخنى بدو گفت كه آن زن پاسخ عبدالله بن معاويه را بداد، و عبدالله دستور داد آن زن را نيز كشتند.
35 : عبدالله بن معاويه بن عبدالله بن جعفر بن ابيطالب
كنيه اش ابومعاويه است ، و منظور ابراهيم بن هرمه در اشعار زير اوست كه گويد:
احب مدحا ابا معاوية الما
بل كريما يرتاح للمجد بسا
ان لى عنده و ان رغم الاعداء
ان امت تبق مدحتى و ثنايى
يا ابن اسماء فاسق دلوى فقد او
ردتها مشربا يثج رويا
جد لا تلقه حصورا عييا
ما اذا السؤ ال حييا
ودا من نفسه وقيفا
و اخايى من احياة مليا
ردتها مشربا يثج رويا
ردتها مشربا يثج رويا
يافت .2. بلكه شخص كريم و شوكتمند و خندانى است ، چون سوال كننده او را حركت دهد، و بسيار با حيا و آزرم است .3. مراد در نزد او - اگر چه ناپسند دشمنان باشد - دوستى و خصوصيتى است .4. پس از مرگ من مدح و ثنايم و نيز برادرى و دوستيم با او زمانهاى درازى باقى بماند.5. اى فرزند اسماء (مقصودش همان عبدالله بن معاويه است ) جام مرا بنوش كه آبى شيرين و گوارا در آن ريخته
ام .