تفسیر نمونه جلد 2
لطفا منتظر باشید ...
أُولئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ إِلَّا النَّارُ وَ حَبِطَ ما صَنَعُوا فِيها وَ باطِلٌ ما كانُوا يَعْمَلُونَ:" دنيا پرستان كسانى هستند كه در آخرت جز آتش بهرهاى ندارند و آنچه را در دنيا انجام دادهاند بر باد مىرود و اعمالشان باطل مىشود."
و اما" احباط" در اصطلاح متكلمان و علماء عقائد عبارت از اين است كه ثواب اعمال پيشين بر اثر گناهان از بين برود نقطه مقابل تكفير كه به معنى از بين رفتن كيفر و آثار گناهان پيشين به خاطر اعمال نيك آينده است.در اينكه آيا احباط و تكفير در مورد ثواب اعمال صالح و كيفر گناهان صحيح است يا نه در ميان علماء عقائد بحث و گفتگو است به گفته مرحوم" علامه مجلسى ره" مشهور ميان متكلمان اماميه بطلان احباط و تكفير است آنها فقط مىگويند: ثواب مشروط به آن است كه انسان با ايمان از دنيا برود و عقاب مشروط به اين است كه به هنگام مرگ با اسلام و توبه از دنيا نرود. ولى علماء معتزله نظر به ظواهر بعضى از آيات و روايات معتقد به صحت احباط و تكفيرند «1».خواجه نصير الدين طوسى در كتاب" تجريد العقائد": احباط را باطل شمرده و به دليل عقل و نقل بر آن استدلال كرده است دليل عقلى او اين است كه احباط مستلزم ظلم است (زيرا كسى كه ثواب كمترى داشته و گناه بيشترى پس از احباط به منزله كسى خواهد بود كه اصلا كار نيك نكرده است و اين يك نوع ستم در حق او خواهد بود) و اما دليل نقلى اين است كه قرآن با صراحت مىگويد: فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ «2»: هر كس به مقدار سنگينى ذرهاى كار خير كند آن را مىبيند و هر كس به مقدار سنگينى ذرهاى كار شر كند آن را مىبيند «3».