سوره البقرة (2): آيه 210
هَلْ يَنْظُرُونَ إِلاَّ أَنْ يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ فِي ظُلَلٍ مِنَ الْغَمامِ وَ الْمَلائِكَةُ وَ قُضِيَ الْأَمْرُ وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ (210)ترجمه
210- آيا (پيروان فرمان شيطان، پس از اين همه نشانهها و برنامههاى روشن) انتظار دارند كه خداوند و فرشتگان، در سايههايى از ابرها به سوى آنان بيايند (و دلايل تازهاى در اختيارشان بگذارند؟! با اينكه چنين چيزى محال است!) و همه چيز انجام شده، و همه كارها به سوى خدا باز مىگردد.تفسير: انتظار بيجا و نامعقول
اين آيه گر چه از آيات پيچيده قرآن به نظر مىرسد لكن دقت روى تعبيرات آن ابهام را بر طرف مىسازد.در اينجا روى سخن به پيامبر (ص) است و در واقع به دنبال بحث آيه قبل كه مىفرمود آيا اين همه نشانهها و دلايل روشن براى جلوگيرى از لغزش آدمى و رهايى او از چنگال عدو مبين يعنى شيطان كافى نيست، خداوند در اين آيه مىفرمايد:" آيا آنها انتظار دارند كه خداوند و فرشتگان در سايههاى ابرها به سوى آنها بيايند" و دلايل ديگرى در اختيارشان بگذارند با اينكه چنين چيزى محال است و به فرض كه محال نباشد چه ضرورتى دارد (هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ فِي ظُلَلٍ مِنَ الْغَمامِ وَ الْمَلائِكَةُ). «1»" در حالى كه كار پايان يافته است" (وَ قُضِيَ الْأَمْرُ).در اينكه منظور از پايان يافتن كار چيست؟
1)" ظلل" جمع" ظلة" (بر وزن قله) به هر چيزى گفته مىشود كه سايهافكن باشد و" غمام" به معنى ابر است و در اينجا معنى جنسى دارد.