تفسیر نمونه جلد 2
لطفا منتظر باشید ...
در ميان دانشمندان معتزله ابو هاشم احباط و تكفير را به هم آميخته و عنوان موازنه را به وجود آورده است به اين معنى كه گناه و ثواب را با هم مىسنجد و از يكديگر كسر مىكند.ولى حق اين است كه احباط و تكفير امرى ممكن مىباشد و هيچ گونه ظلمى از آن حاصل نمىگردد، و آيات و رواياتى صريحا بر آن دلالت دارد و به نظر مىرسد مخالفت منكران بازگشت به يك نوع" نزاع لفظى" مىكند.توضيح اينكه: گاه مىشود انسان ساليان دراز زحمت مىكشد و با مشقت فراوان سرمايهاى مىاندوزد ولى با يك ندانم كارى و يا يك هوسبازى آن را از دست مىدهد يعنى" حسنات" سابق" حبط" مىشود.و يا به عكس مرتكب اشتباهات و خسارتهاى زيادى شده و با يك عمل عاقلانه و حساب شده همه را جبران مىكند اين يك نوع تكفير است (تكفير يك نوع پوشانيدن و جبران كردن است) در مسائل معنوى نيز همين اصل صادق مىباشد.