تفسیر نمونه جلد 2
لطفا منتظر باشید ...
در آخرين آيه مورد بحث كه آخرين آيه مربوط به مساله طلاق است، مىفرمايد:" اين چنين خداوند آيات خود را براى شما شرح مىدهد شايد انديشه كنيد" (كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ).بديهى است كه منظور از انديشه كردن و تعقل، آن است كه مبدأ حركت به سوى عمل باشد، و گر نه انديشه تنها درباره احكام، نتيجهاى نخواهد داشت.از مطالعه در آيات و روايات اسلامى بدست مىآيد كه غالبا" عقل" در مواردى به كار مىرود كه" ادراك" و فهم با" عواطف و احساسات" آميخته گردد و به دنبال آن عمل باشد، مثلا اگر قرآن در بسيارى از بحثهاى خداشناسى نمونههايى از نظام شگفتانگيز اين جهان را بيان كرده و سپس مىگويد ما اين آيات را بيان مىكنيم" لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ" (تا شما تعقل كنيد) منظور اين نيست كه تنها اطلاعاتى از نظام طبيعت در مغز خود جاى دهيد زيرا علوم طبيعى اگر كانون دل و عواطف را تحت تاثير قرار ندهد و هيچگونه تاثيرى در ايجاد محبت و دوستى و آشنايى با آفريدگار جهان نداشته باشد ارتباطى با مسائل توحيدى و خداشناسى نخواهد داشت.و همچنين است اطلاعاتى كه جنبه عملى دارد، در صورتى" تعقل" به آنها گفته مىشود كه" عمل" هم داشته باشد در تفسير" الميزان" «1» مىخوانيم كه تعقل در زمينهاى استعمال مىشود كه به دنبال درك و فهم، انسان وارد مرحله عمل گردد و آياتى مانند: (وَ قالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا فِي أَصْحابِ السَّعِيرِ)" دوزخيان مىگويند اگر گوش شنوا داشتيم و تعقل مىكرديم در صف اهل جهنم نبوديم" «2» يا آيه (أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِها)" آيا در زمين سياحت