تفسیر نمونه جلد 2
لطفا منتظر باشید ...
شده، بسيار بعيد به نظر مىرسد، زيرا وحى در مورد تمام پيامبر است و با تعبير" منهم" كه به اصطلاح" من" تبعيضيه است سازگار نيست.سپس مىافزايد:" و درجات بعضى را بالا برد" (وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجاتٍ).با توجه به اينكه: در آغاز اين آيه، تفاوت درجات پيامبران ذكر شده، ممكن است منظور از اين تكرار، فرد يا افراد خاصى باشد كه نمونه كامل آن پيامبر گرامى اسلام (ص) است كه آيينش كاملترين و آخرين آيينها بود، و كسى كه رسالت او، آوردن كاملترين اديان باشد، بايد خود او نيز از همه برتر باشد، به خصوص اينكه در آيه 41 سوره نساء، پيامبر اسلام (ص) را در قيامت به عنوان گواه همه پيامبران شمرده، در حالى كه هر پيامبرى گواه امت خويش است" فَكَيْفَ إِذا جِئْنا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَ جِئْنا بِكَ عَلى هؤُلاءِ شَهِيداً".گواه ديگر اين موضوع اين است كه در جمله سابق اشاره به فضيلت موسى (ع) بود و در جمله آينده، تصريح به مقام مسيح (ع) مىكند و تناسب بحث ايجاب مىنمايد كه اين جمله نيز اشاره به موقعيت پيامبر اسلام (ص) باشد زيرا اين سه پيامبر هر كدام پيشواى يكى از مذاهب بزرگ جهان هستند، و اگر نام پيامبر اسلام (ص) در وسط آن دو قرار گرفته جاى تعجب نيست، مگر نه اين است كه آيين او حد وسط ميان آيينها است و همه چيز به طور متعادل در آن پياده شده همانگونه كه قرآن مىگويد: وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً. «1»ولى گفته مىشود كه جملههاى آينده اين آيه نشان مىدهد كه منظور از جمله" وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجاتٍ"، بعضى از پيامبران پيشين مانند ابراهيم و امثال او بوده، زيرا به صورت فعل ماضى مىفرمايد: وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ:" اگر خدا مىخواست امت اين پيامبران بعد از آنان به جنگ و ستيز با هم بر