تفسیر نمونه جلد 2
لطفا منتظر باشید ...
اين نبوده است كه راستى دست به چنين كارى بزند، بلكه صرفا به منظور بيان يك مثال و تشبيه است، درست مثل اين كه كسى مىخواهد به ديگرى بگويد من فلان كار را با سهولت و سرعت انجام مىدهم مىگويد: تو يك جرعه آب بنوش من اين كار را مىكنم، يعنى به همين سادگى است نه اينكه واقعا او موظف است جرعه آبى بنوشد! پيروان نظريه دوم به كلمه" فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ" استدلال كردهاند و گفتهاند: اين جمله هنگامى كه با كلمه" الى" متعدى شود به معنى" تمايل دادن و مانوس ساختن" است، بنا بر اين مفهوم جمله اين مىشود كه" مرغان مزبور را با خود مانوس كن" بعلاوه ضميرهاى" صرهن" و" منهن" و" ادعهن" همه به مرغان باز مىگردد، اين در صورتى صحيح است كه ما تفسير دوم را بپذيريم، زيرا طبق تفسير اول بعضى از اين ضميرها به خود مرغان بر مىگردد و بعضى به اجزاى آنها و اين مناسب به نظر نمىرسد.البته" پاسخ" اين استدلالات را ضمن تفسير آيه خواهيم گفت، اما آنچه اشاره به آن در اينجا لازم است اين است كه آيه به روشنى اين حقيقت را مىفهماند كه ابراهيم (ع) تقاضاى مشاهده حسى صحنه رستاخيز را كرده بود تا مايه آرامش قلب او گردد، بديهى است ذكر يك مثال و تشبيه نه صحنهاى را مجسم مىسازد و نه مايه آرامش خاطر است، در حقيقت ابراهيم از طريق عقل و منطق به رستاخيز ايمان داشت ولى مىخواست از طريق احساس و شهود نيز آن را دريابد.اكنون به تفسير آيه باز مىگرديم، تا اين حقيقت روشنتر شود نخست مىفرمايد:" به خاطر بياور، هنگامى را كه ابراهيم (ع) گفت: خدايا به من نشان ده چگونه مردگان را زنده مىكنى؟" (وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِ الْمَوْتى).از جمله" أَرِنِي كَيْفَ ..." (به من نشان ده چگونه ...) به خوبى استفاده مىشود