تفسیر نمونه جلد 2
لطفا منتظر باشید ...
حَزَناً أَلَّا يَجِدُوا ما يُنْفِقُونَ، آرى در چنين شرايطى نقش انفاقها بسيار مهم و سرنوشتساز بود.جمله" وَ لا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ" (با دست خويش خود را به هلاكت نيفكنيد) هر چند در مورد ترك انفاق، براى جهاد اسلامى وارد شده، ولى مفهوم وسيع و گستردهاى دارد كه موارد زياد ديگرى را نيز شامل مىشود، از جمله اينكه انسان حق ندارد از جادههاى خطرناك (چه از نظر ناامنى و چه عوامل جوى يا غير آن) بدون پيشبينىهاى لازم بگذرد، يا غذايى كه به احتمال قوى آلوده به سم است تناول كند، و يا حتى در ميدان جهاد بدون نقشه و برنامه وارد عمل شود، در تمام اين موارد، انسان بىجهت جان خود را به خطر انداخته و مسئول است.ولى اينكه بعضى از ناآگاهان، هر گونه جهاد ابتدايى را القاء نفس در هلاكت پنداشتهاند، و گاه تا آنجا به پيش مىروند كه قيام سالار شهيدان امام حسين (ع) در كربلا را مصداق آن مىشمرند، ناشى از نهايت نادانى و عدم درك آيه است، زيرا القاى نفس در هلاكت مربوط به جايى است كه هدفى بالاتر از جان در خطر نباشد، و الا بايد جان را فداى حفظ آن هدف مقدس كرد، همان گونه كه امام حسين (ع) و تمام شهيدان راه خدا اين كار را كردند.آيا اگر كسى ببيند جان پيامبر (ص) در خطر است و خود را سپر براى حفظ او كند (همان كارى كه على (ع) در جنگ احد كرد و يا در ليلة المبيت آن شبى كه در بستر پيامبر (ص) خوابيد) چنين كسى القاء نفس در هلاكت كرده و كار خلافى انجام داده؟ آيا بايد بنشيند تا پيامبر (ص) را به قتل برسانند و بگويد القاء نفس در هلاكت جايز نيست.حق اين است كه مفهوم آيه روشن است و تمسك به آن در اين گونه موارد نوعى ابلهى است.آرى اگر هدف آن قدر مهم نباشد كه ارزش جان باختن را داشته باشد و يا اگر