تفسیر نمونه جلد 2
لطفا منتظر باشید ...
عادى باز گردند.مىدانيم قربانى ممكن است شتر يا گاو يا گوسفند باشد، كه آسانترين آنها گوسفند است، و لذا جمله" فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ" را غالبا اشاره به گوسفند دانستهاند.3- سپس به دستور ديگرى اشاره كرده، مىفرمايد:" سرهاى خود را نتراشيد تا قربانى به محلش برسد و در قربانگاه ذبح شود" (وَ لا تَحْلِقُوا رُؤُسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ).آيا اين دستور مربوط به افرادى است كه محصور و ممنوع از انجام مراسم حج مىشوند، و در واقع دستورى است براى تكميل دستور سابق، و يا همه حاجيان را مىگويد، بعضى از مفسران، معنى اول را بر گزيدهاند و گفتهاند، منظور از محل هدى (محل قربانى) حرم است و گاه گفتهاند، منظور همان جا است كه مانع و مزاحم، حاصل مىشود و به فعل پيغمبر اكرم (ص) در داستان حديبيه كه محلى است بيرون حرم مكه، استدلال كردهاند كه حضرت بعد از ممانعت مشركان، قربانى خود را در همان جا ذبح كرد و به اصحاب و يارانش نيز دستور داد چنين كنند.مفسر عاليقدر" مرحوم طبرسى" مىگويد:" به اعتقاد علماى ما، محصور اگر به خاطر بيمارى بوده باشد، قربانى او را در حرم بايد ذبح كنند و اگر به خاطر جلوگيرى از دشمن باشد در همان جا كه جلوگيرى شده است ذبح مىكنند".ولى بعضى ديگر از مفسران، اين جمله را ناظر به تمام حجاج مىدانند و مىگويند هيچ كس حق ندارد، تقصير كند (سر بتراشد و از احرام خارج گردد) مگر اينكه قربانى را در محلش ذبح كند (قربانى حج در منى و قربانى عمره در مكه).به هر حال منظور از رسيدن قربانى به محلش، آن است كه به آن محل برسد و ذبح شود، و اين تعبير كنايهاى از ذبح است.با توجه به عموميت تعبيرى كه در آيه وارد شده است تفسير دوم مناسبتر به