تفسیر نمونه جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تفسیر نمونه - جلد 2

ناصر مکارم شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

2- هنگامى كه پيغمبر گرامى (ص) به اتفاق مسلمانان مشغول حفر خندق در اطراف مدينه بود و با نظم خاصى مسلمانان، گروه گروه با سرعت و جديت، مشغول حفر خندق بودند تا پيش از رسيدن سپاه دشمن، اين وسيله دفاعى، تكميل گردد، ناگهان در ميان خندق سنگ سفيد بزرگ و سختى پيدا شد كه مسلمانان از شكستن و حركت دادن آن عاجز ماندند،" سلمان" به حضور پيامبر (ص) رسيد و جريان را عرض كرد، پيامبر وارد خندق شد و كلنگ را از سلمان گرفت و محكم بر روى سنگ فرود آورد، از برخورد كلنگ با سنگ، جرقه‏اى جستن كرد، پيامبر (ص) تكبير فتح و پيروزى گفت، مسلمانان نيز با او هم صدا شده و آهنگ تكبير در همه جا پيچيد، بار ديگر پيامبر (ص) كلنگ را بر سر سنگ فرود آورده مجددا جرقه‏اى جستن كرد و قسمتى از سنگ شكست و صداى تكبير پيروزى پيامبر و مسلمانان، فضاى اطراف را پر كرد، براى سومين بار، كلنگ را بلند كرد و بر بقيه سنگ محكم كوبيد، مجددا از برخورد كلنگ با سنگ، جرقه‏اى جستن نمود و اطراف خود را روشن ساخت، و بقيه سنگ درهم شكسته شد و براى سومين بار صداى تكبير در خندق پيچيد.

سلمان عرض كرد: امروز وضع عجيبى از شما مشاهده كردم! پيامبر (ص) فرمود: در ميان جرقه‏اى كه بار اول جستن كرد، كاخهاى حيره و مدائن را ديدم و برادرم جبرئيل به من بشارت داد كه آنها در زير پرچم اسلام قرار خواهند گرفت! در درون جرقه دوم كاخهاى روم را ديدم، و هم او به من خبر داد كه در اختيار پيروانم قرار خواهد گرفت، در سومين جرقه، كاخهاى صنعاء و سرزمين يمن را ديدم و او به من بشارت داد كه مسلمانان بر آن پيروز مى‏شوند و من در آن حال، تكبير پيروزى گفتم، اى مسلمانان به شما مژده باد! ...

مسلمانان راستين از خوشحالى در پوست نمى‏گنجيدند و خدا را شكر مى‏كردند. اما منافقان، چهره در هم كشيده و با ناراحتى و به صورت اعتراض، گفتند:

/ 655