تفسیر نمونه جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تفسیر نمونه - جلد 2

ناصر مکارم شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سپس مى‏افزايد:" هنگامى كه فرزند خود را به دنيا آورد (و او را دختر يافت) گفت: پروردگارا! من او را دختر آوردم" (فَلَمَّا وَضَعَتْها قالَتْ رَبِّ إِنِّي وَضَعْتُها أُنْثى‏).

البته خدا از آنچه او به دنيا آورده بود آگاهتر بود" (وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما وَضَعَتْ).

سپس افزود:" تو مى‏دانى كه دختر و پسر (براى هدفى كه من نذر كرده‏ام) يكسان نيستند" (وَ لَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثى‏).

دختر، پس از بلوغ، عادت ماهانه دارد و نمى‏تواند در مسجد بماند، به علاوه نيروى جسمى آنها يكسان نيست، و نيز مسائل مربوط به حجاب و باردارى و وضع حمل ادامه اين خدمت را براى دختر مشكل مى‏سازد و لذا هميشه پسران را نذر مى‏كردند.

از قرائن موجود در آيه و رواياتى كه در تفسير آيه وارد شده است، استفاده مى‏شود كه" وَ لَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثى‏" (پسر همانند دختر نيست) از زبان مادر مريم است هر چند بعضى احتمال داده‏اند از كلام خدا باشد ولى بعيد به نظر مى‏رسد.

در اينجا اين سؤال پيش مى‏آيد كه مادر مريم، قاعدتا مى‏بايست بگويد:" و ليست الانثى كالذكر" (اين دختر همانند پسر نيست) زيرا او دختر آورده بود نه پسر و لذا گفته‏اند: جمله تقديم و تاخيرى دارد همانگونه كه در بسيارى از عبارات عرب معمول است، و چه بسا ناراحتى ناگهانى كه هنگام وضع حمل به او دست داد سبب شد سخن خود را اين چنين ادا كند، چرا كه او علاقه داشت صاحب پسرى شود تا خدمتگزار بيت المقدس باشد، همين علاقه سبب شد كه بى اختيار به هنگام سخن گفتن نام پسر را مقدم دارد.

سپس افزود:" من او را مريم نام گذاردم و او و فرزندانش را از (وسوسه‏هاى) شيطان رجيم و رانده شده (از درگاه خدا) در پناه تو قرار مى‏دهم" (وَ إِنِّي سَمَّيْتُها مَرْيَمَ وَ إِنِّي أُعِيذُها بِكَ وَ ذُرِّيَّتَها مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجِيمِ).

/ 655