تفسیر نمونه جلد 2
لطفا منتظر باشید ...
سپس مىافزايد:" من نشانهاى از سوى پروردگارتان براى شما آوردهام" (وَ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ).اين تاكيدى است بر آنچه در آيه قبل، از زبان حضرت مسيح (ع) در باره معجزات او خوانديم، و اجمالى است از آن تفصيل.و در پايان آيه چنين نتيجه گيرى مىكند:" بنا بر اين از (مخالفت) خداوند بترسيد و مرا اطاعت كنيد" (فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ).در آيه بعد، از زبان حضرت مسيح (ع) براى رفع هر گونه ابهام و اشتباه و براى اينكه تولد استثنايى او را دستاويزى براى الوهيت او قرار ندهند چنين نقل مىكند:" مسلما خداوند پروردگار من و پروردگار شما است، پس او را پرستش كنيد (نه من و نه چيز ديگر را) اين راه راست" راه توحيد و يكتاپرستى نه راه شرك و دوگانه و چندگانه پرستى (إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ).در آيات ديگر قرآن نيز كرارا مىخوانيم كه حضرت مسيح (ع) روى مساله عبوديت و بندگى خود در پيشگاه خدا، تكيه مىفرمود، و بر خلاف آنچه در انجيلهاى تحريف يافته كنونى كه از زبان مسيح (ع) نقل شده كه او غالبا كلمه پدر را در باره خدا به كار مىبرد، قرآن مجيد كلمه" رب" (پروردگار) و مانند آن را از او نقل مىكند كه دليلى است بر نهايت توجه او نسبت به مبارزه با شرك، و يا دعوى الوهيت حضرت مسيح (ع) و لذا تا زمانى كه حضرت مسيح (ع) در ميان مردم بود هيچ كسى جرأت پيدا نكرد او را يكى از خدايان معرفى كند و حتى آثار تعليمات مسيح (ع) در زمينه توحيد به منحرفان اجازه نداد كه تا دو قرن بعد از او نيز، عقايد شركآلود خود را ظاهر سازند و به اعتراف محققان مسيحى مساله تثليث و اعتقاد به خدايان سهگانه از قرن سوم ميلادى پيدا شد. (شرح بيشتر در اين زمينه در جلد چهارم ذيل آيه 171 سوره نساء خواهد آمد).