نكته: نامههاى پيامبر به زمامداران جهان
از تواريخ اسلامى استفاده مىشود كه پيامبر (ص) هنگامى كه اسلام در سرزمين حجاز به اندازه كافى نفوذ كرد (مخصوصا بعد از نزول آيه فوق و دعوت به همكارى در امر توحيد كه قدر مشترك همه اديان آسمانى است) نامههاى متعددى براى زمامداران بزرگ آن عصر فرستاد و در قسمتى از اين نامهها مخصوصا روى آيه فوق تكيه فرمود كه ذيلا به بعضى از اين نامهها از نظر اهميت موضوع و چگونگى دعوت به اين اصل مشترك اشاره مىشود.
1- نامه به مقوقس «1»
بسم اللَّه الرحمن الرحيم- من محمد بن عبد اللَّه الى المقوقس عظيم القبط، سلام على من اتبع الهدى، اما بعد فانى ادعوك بدعاية الاسلام، اسلم تسلم، يؤتك اللَّه اجرك مرتين، فان توليت فانما عليك اثم القبط" يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَ لا يَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ" :" به نام خداوند بخشنده بخشايشگر، از محمد فرزند عبد اللَّه، به مقوقس
1)" مقوقس" (به ضم ميم و فتح هر دو قاف) زمامدار مصر از طرف" هرقل" پادشاه روم بود.