تفسیر نمونه جلد 2
لطفا منتظر باشید ...
را گمراه كنند" (وَدَّتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ) «1» «2».غافل از اينكه تربيت مسلمانان در مكتب پيامبر (ص) به اندازهاى حساب شده و آگاهانه بود كه احتمال بازگشت وجود نداشت، آنها اسلام را با تمام هستى خود دريافته بودند و به آن عشق مىورزيدند، بنا بر اين دشمنان نمىتوانستند آنها را گمراه سازند.بلكه به گفته قرآن در ادامه اين آيه" آنها تنها خودشان را گمراه مىكنند و نمىفهمند" (وَ ما يُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَشْعُرُونَ).زيرا آنها با القاء شبهات و نسبت دادن خلافها به اسلام و پيامبر (ص) روح بدبينى را در روح خود پرورش مىدادند زيرا كسى كه در صدد عيبجويى و خردهگيرى است، نقطههاى قوت را نمىبيند و گاه بر اثر تعصب و لجاجت نقاط نورانى و قوت در نظرش تاريك و منفى جلوه مىكند و به همين دليل روز به روز بيشتر از حق فاصله مىگيرد.جمله" وَ ما يَشْعُرُونَ" (آنها متوجه نيستند و نمىفهمند) گويا اشاره به همين نكته روانى است كه انسان ناخودآگاه تحت تاثير سخنان خويش است. و به هنگامى كه سعى دارد ديگران را با سفسطه و دروغ و تهمت گمراه كند خودش از آثار آن بر كنار نخواهد بود و اين خلافگويىها كم كم در روح و جان او چنان اثر مىگذارد كه به صورت يك عقيده راسخ در مىآيد، و آنها را باور مىكند و براى هميشه گمراه مىشود.