تفسیر نمونه جلد 2
لطفا منتظر باشید ...
(قُلْ إِنَّ الْهُدى هُدَى اللَّهِ).در اين جمله به اصطلاح معترضه كه در لابلاى سخنان يهود قرار گرفته، خداوند پاسخ پر معنى و كوتاهى به آنها مىدهد كه اولا هدايت از ناحيه خدا است و در انحصار نژاد و قوم خاصى نيست و هيچ لزومى ندارد كه پيامبر (ص) تنها از يهود باشد، و ثانيا آنها كه مشمول هدايت الهى شدهاند با اين توطئهها متزلزل نخواهند شد.بار ديگر به ادامه سخنان يهود باز مىگردد، و مىفرمايد، آنها گفتند:" هرگز باور نكنيد به كسى همانند شما (كتاب آسمانى) داده شود، (بلكه نبوت مخصوص شما است) و همچنين تصور نكنيد آنها مىتوانند در پيشگاه پروردگارتان با شما بحث و گفتگو كنند" (أَنْ يُؤْتى أَحَدٌ مِثْلَ ما أُوتِيتُمْ أَوْ يُحاجُّوكُمْ عِنْدَ رَبِّكُمْ). «1»به اين ترتيب روشن مىشود كه آنها گرفتار خود برتربينى عجيبى بودند خود را بهترين نژادهاى جهان مىپنداشتند و نبوت و همچنين عقل و درايت و منطق و استدلال را از آن خود فكر مىكردند و با اين منطق واهى مىخواستند در هر دو جنبه براى خود مزيتى بر ديگران قائل شوند.در پايان آيه خداوند جواب محكمى به آنها مىدهد و با بى اعتنايى به آنها روى سخن را به پيامبر كرده، مىفرمايد:" بگو: فضل و موهبت به دست خدا است و به هر كس بخواهد و شايسته ببيند مىدهد و خداوند واسع (داراى مواهب گسترده) و آگاه (از موارد شايسته) مىباشد" (قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ).يعنى، بگو: مواهب الهى اعم از مقام والاى نبوت و همچنين موهبت عقل و منطق و افتخارات ديگر همه از ناحيه او است، و به شايستگان مىبخشد. هيچ كس