تفسیر نمونه جلد 2
لطفا منتظر باشید ...
قوانينى كه در تشريع آسمانى و تعليمات انبياء وجود داشته است تسليم در برابر آنها جنبه" اختيارى" دارد و تنها افراد با ايمان هستند كه به خاطر تسليم در مقابل آنها شايسته نام" مسلمان" مىباشند البته سرپيچى از اين قوانين نيز بالمال دست كمى از سرپيچى از قوانين آفرينش ندارد كه اين هم باعث انحطاط و عقبماندگى و يا نابودى است.و از آنجا كه جمله" اسلم" در آيه فوق اشاره به معنى وسيع اسلام است كه هر دو قسمت را در بر مىگيرد و لذا مىفرمايد: جمعى از روى اختيار تسليم مىشوند (طوعا) مانند مؤمنان و جمعى از روى اجبار (كرها) مانند كافران نسبت به قوانين تكوينى، بنا بر اين معنى آيه اين است كه كافران با اين كه از قبول اسلام در برابر بخشى از فرمانهاى خدا سرباز زدهاند ناچار به قبول بخش ديگر شدهاند، پس چرا آنها در برابر همه قوانين الهى و دين و آيين حق يك باره تسليم نمىشوند.احتمال ديگرى كه در تفسير آيه مىباشد و بسيارى از مفسران آن را ذكر كردهاند و در عين حال منافاتى با آنچه در بالا گفتيم ندارد اين است كه افراد با ايمان در حال رفاه و آرامش از روى رغبت و اختيار به سوى خدا مىروند، اما افراد بى ايمان تنها به هنگام گرفتارى و مشكلات طاقتفرسا به سوى او مىشتابند و او را مىخوانند و با اين كه در حال معمولى شريكهايى براى او قايل مىشوند در آن لحظات سخت و حساس جز او كسى را نمىشناسند و نمىخوانند.از آنچه گفته شد معلوم شد كه" من" در جمله" مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ" هم شامل موجودات عاقل مىشود و هم غير عاقل (و به اصطلاح اين واژه كه مخصوص موجودات عاقل است به عنوان تغليب به معنى گستردهترى اطلاق شده است) و" طوعا" اشاره به موجودات عاقل و مؤمن است و" كرها" اشاره به كافران و موجودات غير عاقل.