تفسیر نمونه جلد 2
لطفا منتظر باشید ...
اين امر محال است، و اگر هم ممكن بود نيازى به آن نبود.2- منظور اين است كه آيا آنها با اين لجاجت در عدم ايمان در انتظار اين هستند كه فرمان عذاب الهى و فرشتگان عذاب فرا رسند و آنها را ريشه كن سازند.3- منظور اين است كه آيا آنها با اين كار خود در انتظارند كه قيامت بر پا شود و فرمان عذاب همراه فرشتگان الهى فرا رسد و به حساب همگى رسيدگى گردد، و به كيفر خود گرفتار شوند «1».تعبير به" ظُلَلٍ مِنَ الْغَمامِ" (در سايههاى ابرهاى سفيد) بنا بر تفسير دوم و سوم- به گفته بسيارى از مفسران- اشاره به اين است كه عذاب الهى بطور ناگهانى همچون ابرها بر سر آنها سايهافكن مىشود و مخصوصا از آنجا كه انسان با مشاهده ابر انتظار ريزش باران رحمت را دارد، هنگامى كه عذابى به صورت صاعقه و مانند آن از آن فرود آيد دردناكتر است (توجه داشته باشيد كه عذاب بعضى از اقوام پيشين نيز به صورت صاعقههايى بود كه از ابرها فرود آمد) «2».اما بنا بر تفسير اول ممكن است اشاره به عقيده خرافى كفار باشد كه گمان مىكردند خداوند گاهى از آسمان نازل مىشود، در حالى كه ابرها بر او سايهافكن مىباشند. «3»و در پايان آيه، مىفرمايد:" و همه كارها به سوى خدا باز مىگردد" (وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ).امور مربوط به ارسال پيامبران و نزول كتابهاى آسمانى و تبيين حقايق بازگشت به او مىكند همانگونه كه امر حساب و مجازات و كيفر و پاداش به او باز مىگردد.