5. تكاثر - فلسفه خلقت انسان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فلسفه خلقت انسان - نسخه متنی

عبدالله نصری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

5. تكاثر

بُعد ديگر حيات‌ دنيوي‌، افزودن‌ مال‌ و اولاد است‌. انسانهايي‌ كه‌تنها به‌ بُعد منفي‌ حيات‌ مي‌نگرند، هدفي‌ جز تكاثر نخواهند داشت‌. آنجا كه‌هدف‌ اعلاي‌ حيات‌ فراموش‌ مي‌شود و جلوه‌ مثبت‌ حيات‌ نيز ناديده‌ گرفته‌مي‌شود، چيزي‌ جز افزودن‌ مال‌ يا فرزند هدف‌ تلقي‌ نخواهد شد. در حقيقت‌آيه‌ فوق   با بيان‌ مراحل‌ زندگاني‌ به‌ اين‌ مطلب‌ اشاره‌ دارد كه‌ حاصل‌ تمامي‌دلبستگيهاي‌ آدمي‌ به‌ زندگي‌ دنيوي‌ چيزي‌ جز خود آرايي‌ و خودستايي‌ وتكثير مال‌ و فرزند نيست‌ كه‌ سرانجام‌ هر يك‌ از آنها نيز فنا و نابودي‌ است‌،زيرا دوران‌ بازي‌ وسرگرميهاي‌ كودكي‌ و نوجواني‌ سپري‌ مي‌شود و پس‌ ازآن‌ خود آراييها و فخرفروشيهاي‌ آدمي‌ نيز با شكستهاي‌ پي‌ در پي‌ از ميان‌خواهند رفت‌. شكي‌ نيست‌ كه‌ مال‌ و فرزند نيز از دستبرد حوادث‌ و اتفاقات‌ناگوار مصون‌ نخواهند بود.

اِن‌ّالذّين‌َ ليَرجُون‌َ لِقائنا وَ رَضُوا بالحَيوه‌ِالدُّنيا وَاطماَنّوُابها والّذين‌ِ هُم‌ عَن‌ْآيتِنا غفِلون‌َ اولئك‌ مأويهُم‌ُالنّارُ بما كانوايَكسِبُون‌َ آنهايي‌ كه‌ اميدي‌ به‌ ملاقات‌ ما ندارند و به‌ زندگي‌ دنيا خشنود شدندو به‌ آن‌ تكيه‌ كردند و كساني‌ كه‌ از آيات‌ ما غافل‌ هستند، به‌ سبب‌آنچه‌ كه‌ انجام‌ داده‌اند جايگاهشان‌ آتش‌ است‌. (يونس‌ 9ـ8) اين‌ آيه‌ جلوه‌ منفي‌ حيات‌ را داراي‌ ويژگيهاي‌ زير مي‌داند:

1. بي‌اعتقادي‌ به‌ رستاخيز 2. دلبستگي‌ به‌ دنيا و تكيه‌ برآن‌ 3. غفلت‌ از آيات‌ الهي‌

جلوه‌ حقيقي‌ حيات‌

جلوه‌ حقيقي‌ حيات‌ اين‌ است‌ كه‌ آدمي‌ به‌ هدف‌ واقعي‌ خويش‌ بينديشد وبه‌ حيات‌ از افقي‌ بالاتر از لذتجويي‌ و بي‌ بندوباري‌ بنگرد، خدا را تنهاهدف‌حيات‌ خود قرار داده‌ و بكوشد تا هر آن‌ گام‌ به‌ سوي‌ او بردارد؛ جز او كسي‌را قابل‌ پرستش‌ نداند؛ در راه‌ خدا و براي‌ خدا كار كند؛ حركت‌ او براي‌ خداو به‌ سوي‌ او باشد؛ زندگي‌ را در رابطه‌ با خدا تفسير و تبيين‌ كند.

كسي‌ كه‌ به‌جلوه‌ حقيقي‌ حيات‌ مي‌انديشد، ديگر زندگي‌ را در رابطه‌ با نفس‌ اماره‌ توجيه‌نمي‌كند. زندگي‌ دنيا براي‌ او وسيله‌اي‌ جهت‌ تكامل‌ نفس‌ تلقي‌ مي‌شود وزندگي‌ آخرت‌ فداي‌ زندگي‌ دنيا نمي‌شود. وي‌ اين‌ دو نوع‌ حيات‌ را دررابطه‌ با يكديگر دانسته‌ و حيات‌ اخروي‌ را مقصد واقعي‌ خود تلقي‌ مي‌كند.در آيات‌ بسياري‌ زندگي‌ اخروي‌، زندگي‌ حقيقي‌ شمرده‌ شده‌ و در مقايسه‌ باآن‌، زندگي‌ دنيوي‌ ناچيز و بي‌مقدار به‌ حساب‌ آمده‌ است‌.

وَ مَا الحَيوه‌ُ الدُّني اِل لَعِب‌ٌ و لَهوٌ ولَدّارالخِرَه‌ُ خَيرٌ لِلَّذين‌َ يَتَقّوُن‌َ اَفَلا تَعقِلُون‌َ زندگاني‌ دنيا جز بازيچه‌ و هوسراني‌ چيز ديگري‌ نيست‌، ولي‌زندگاني‌ سراي‌ آخريت‌ براي‌ كساني‌ كه‌ در دنيا پرهيزكارند، بهتراست‌. آيا انديشه‌ و تفكر نمي‌كنيد؟ (انعام‌ 33) اَرضتُيم‌ بالحَيوه‌ِالدُّنيا مِن‌َالخِرَه‌ِ فَما مَتاع‌ُالحَيوه‌ِالدُّنيا في‌ِالخِرَه‌ِ اِل قَليل‌ٌ آيا به‌ زندگاني‌ دنيا در برابر آخرت‌ راضي‌ شده‌ايد؟ حال‌ آنكه‌زندگاني‌ دنيا در برابر آخرت‌ اندك‌ وناچيز است‌. (توبه‌ 38) بَل‌ْ تُو ثِروُن‌َالحَيوه‌َالدُّنيا و الخِرَه‌ُ خَيرٌ وَ اَبقي‌ بلكه‌ زندگي‌ دنيا را برگزيده‌اند، در حالي‌ كه‌ آخرت‌  بهتر و پايدارتراست‌. (اعلي‌ 17ـ16) بنابر آيات‌ فوق‌ حيات‌ آخرت‌، باطن‌ حيات‌ دنياست‌ و آن‌ حيات‌، حيات‌برتر و بالاتر است‌.

آن‌ حيات‌، حيات‌ حقيقي‌ است‌، چرا كه‌ در آنجا اثري‌ ازشر و فساد، رنج‌ وبيماري‌، تزاحم‌ و

/ 47