فلسفه‌ آفرينش‌ از ديدگاه‌ عرفان‌، فلسفه‌ و كلام‌ - فلسفه خلقت انسان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فلسفه خلقت انسان - نسخه متنی

عبدالله نصری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فلسفه‌ آفرينش‌ از ديدگاه‌ عرفان‌، فلسفه‌ و كلام‌

كساني‌ كه‌ به‌ مبدأ آفرينش‌ اعتقاد دارند، فلسفه‌ آفرينش‌ را با در نظرگرفتن‌ اعتقاد به‌ خداوند مطرح‌ مي‌كنند. اينان‌ مي‌خواهند بدانند كه‌ از نقطه‌نظر حكمت‌ الهي‌ چه‌ هدفي‌ را بايد براي‌ آفرينش‌ انسان‌ در عرصه‌ هستي‌ درنظر گرفت‌. در اين‌ گفتار ديدگاه‌ عرفا و فيلسوفان‌ اسلامي‌ را در اين‌ زمينه‌مطرح‌ مي‌كنيم‌.

نظريه‌ عرفا

جمعي‌ از عرفا معتقدند كه‌ هدف‌ خداوند از خلقت‌ موجودات‌ ظهور وتجلي‌ خود در جهان‌ ممكنات‌ بوده‌ است‌. چنانكه‌ مولوي‌ مي‌گويد:


  • چون‌ مراد و حكم‌ يزدان‌ غفور
    بي‌ زضدي‌ ضد را نتوان‌ نمود
    پس‌ خليفه‌ ساخت‌ صاحب‌ سينه‌اي
    ‌تا بود شاهيش‌ را آينه‌اي‌


  • بود در قدمت‌ تجلي‌ و ظهور
    و آن‌ شه‌ بي‌ مثل‌ را ضدي‌ نبود
    ‌تا بود شاهيش‌ را آينه‌اي‌
    ‌تا بود شاهيش‌ را آينه‌اي‌



جامي‌ نيز دراين‌باره‌ چنين‌ مي‌گويد:


  • در آن‌ خلوت‌ كه‌ هستي‌ بي‌نشان‌ بود
    وجودي‌ بود از نقش‌ دويي‌ دور
    وجودي‌ مطلق‌ ازقيد مظاهر
    دل‌ آرا شاهدي‌ در حجله‌ غيب‌
    برون‌ زد خيمه‌ زاقليم‌ تقدس‌
    به‌ هر آينه‌اي‌ بنمود رويي‌به‌ هر
    جا خواست‌ از غيب‌ گفتگويي‌


  • به‌ كنج‌ نيستي‌ عالم‌ نهان‌ بود
    زگفت‌ وگوي‌ مايي‌ و تويي‌ دور
    به‌ نور خويشتن‌ برخويش‌ ظاهر
    منزه‌ دانش‌ از هر تهمت‌ و عيب‌
    تجلي‌ كرد در آفاق  وانفس‌
    جا خواست‌ از غيب‌ گفتگويي‌
    جا خواست‌ از غيب‌ گفتگويي‌



عرفا بر اين‌ عقيده‌اند كه‌ وجود يكي‌ است‌ و اين‌ وجود ظاهري‌ داردوباطني‌.باطن‌ اين‌ وجود واحد نور است‌ و هر آنچه‌ در اين‌ عالم‌ وجود دارد،پرتوي‌ از اين‌ نور است‌. همه‌ آثار موجودات‌ ناشي‌ از اين‌ نور است‌. ظاهر اين‌وجود، تجلي‌ اين‌ نور است‌. چون‌ اين‌ نور اراده‌ كرد كه‌ جمال‌ خود را ببيند وصفات‌ خود را مشاهده‌ كند، تجلي‌ كرد و در واقع‌ موجودات‌ اين‌ عالم‌ مظاهرصفات‌ اين‌ نور هستند. اين‌ نور هر چند واحد است‌، اما چون‌ صفات‌ بسياردارد، كثرات‌

/ 47