فلسفه خلقت انسان نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
است كه از نخستين روز پيدايش خود به سوي آنهدف و غايت در حركت و تكاپو هستند. دانه گياهي كه در دل خاك نهفتهاست در حال حركت است تا پس از عبور از مراحلي به فعليت رسيده و بهطور مثال تبديل به ميوهاي شود. يا تخم مرغي كه در زير مرغ قرار گرفتهاست آماده براي جوجه شدن است تا از آنجا نيز مراحلي را طي كرده وتبديل به مرغي شود و...علاوه براين، هريك از اين موجودات غايت موجودات ديگر ميباشند،يعني به اين علت آفريده شدهاند تا موجودي ديگر از آنها بهرهمند شود.مثلاً گياهان به اين علت آفريده شدهاند تا حيوانات و انسانها از آن منتفعشوند و يا حيوانات نيز براي اين آفريده شدهاند تا انسان از آنها استفادهكند،به بيان ديگر، همين كه اين موجودات به فعليت نهايي خود برسند تا انسان ازآنها استفاده كند، به هدف و غايت نهايي خود رسيدهاند.هُوَ الَّذي خَلَقَ لَكُمْ م فِي الاَرْضِ جَميعاً او كسياست كهآنچه در زميناست براي شما خلقكرد. (بقره 29) اَلَّذي جَعَلَ لَكُمُ الاَرْضَ فِراشاً وَ السَّماءَ بَناءً كسي كه برايشمازمينراگسترده و آسمانرا برافراشت. (بقره 22) هُوَ الَّذي خَلَقَ السَّمواتِ و الاَرْضَ فِي سِتَّةِ اَيّمٍ وَ كن عَرْشُهُ عَليَ الْماءِلِيَبْلُوَكُمْ اَيُّكُمْ اَحْسَنُ عَمَلاً او كسي است كه آسمانها و زمين را در شش روز آفريد و عرش اوبر روي آب بود تا شما را بيازمايد كه كدامتان نيكوكارتر هستيد!(هود (ع)) با درنظرگرفتن آنچه گفتيم به اين نتيجه ميرسيم كه ما يك كمال مقدميداريم و يك كمال نهايي. كمال موجودات يك كمال مقدمي است برايكمال انسان. حتي در انسان نيز يك سلسله كمالات مقدمي داريم كه خودهدف نهايي نيستند. مثل علم و دانش كه خود يك نوع كمالي است كه بايددرجهت رشد نهايي انسان، كه همان قرب ربوبي است به كار گرفته شود.بنابراين، همه كمالات موجودات در عالم آفرينش كمال مقدمي هستندبراي كمال نهايي كه همان قرب ربوبي باشد.