خلافت عمر بن خطاب - تاریخ اسلام به روایت امام علی (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تاریخ اسلام به روایت امام علی (ع) - نسخه متنی

محمد حسین دانش کیا

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خلافت عمر بن خطاب

خليفه اول به پايان راه خود گام نهاد و خلافت را به سمت پسر خطاب گسيل داد.

روز جابر كجا و اين كوهان ببين تفاوت كجا است تا به كجا!

اى شگفتا! با آنكه او در زمان زندگى خويش، بارها و بارها خلافت را واگذارد، ناگهان پس از مرگش به ديگرى وانهاد. راستى را، كه آن دو به پستانى از آن چسبيدند و سخت دوشيدند. عمر، خلافت را در جوّى پر خشونت قرار داد. در جوّى كه گفتگوها درشت آهنگ، و برخوردها خشك و سخت بود و همراه با اين همه، لغزيدن و پوزش خواستن بود كه همى تكرار مى شد. پس زمامدار آن رژيم سواركارى را ماننده بود كه بر اشترى سركش و فرمان ناپذير سوار است. چنان كه اگر مهارش را سخت بركشد پره هاى بينى شتر را مى درد و اگر وانهد، خودسرى و سركشى را پذيرا شده باشد. چنين بود كه انبوه مردم به اشتباه كارى، بدخوئى، تلون و درجازدن گرفتار آمدند. پس من ـ با سختى و درد تمام ـ روزگارى دراز، صبورى گزيدم و تاب آوردم.

مشورت در جنگ با روميان

[ عمر بن خطاب جهت شركت در جبهه نبرد با روميان با من رايزنى كرد. به او] گفتم:

حقيقت اين است كه خداوند شكوه بخشيدن قلمرو اهل اين كيش و پوشاندن نقاط ضعفشان را ضمانت كرده است. آنكه ديروز از اينان دفاع كرد و به پيروزيشان رساند ـ در حالى كه خود چنان نيرويى نبودند كه توان دفاع و كسب پيروزيشان باشد ـ خداى هميشه زنده و بى مرگ است.

بارى اگر تو، به تن خويش، به سوى دشمن روان شوى و در رويارويى با آنان درهم بشكنى، مسلمانان را در دورترين نقاط مرزى حمايت گر نباشى. و پس از خود، آنان را بى مرجع واگذارى. پس بايد مردى رزم آور برانگيزى، و خيرانديشان سرد و گرم چشيده اى همراهش سازى و به سوى آنان گسيل دارى، كه اگر خداوند پيروزشان كرد، همان پيش آمده است كه دوست مى دارى، و اگر به گونه اى ديگر، تو پناه و تكيه گاه مسلمانان باشى.

/ 89