پيامبر و من - تاریخ اسلام به روایت امام علی (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تاریخ اسلام به روایت امام علی (ع) - نسخه متنی

محمد حسین دانش کیا

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پيامبر و من

[ و] اين من بودم كه در كودكى، قهرمانان مشهور عرب را بر زمين كوفتم و شاخ اشراف ربيعه و مضر را درهم شكستم و شما خود در پيوند من با رسول خدا(صلى الله عليه وآله)هم به دليل خويشاوندى نزديك و هم به سبب منزلتى ويژه، جايگاه مرا مى شناسيد. او مرا از روزهايى كه نوزادى بودم، به دامن مى نشاند و به سينه مى چسباند. در بستر خويش پناهم مى داد، بدنش را به بدنم مى سائيد و از عطر دل آويزش بهره مندم مى ساخت. لقمه را مى جويد و در دهانم مى گذاشت و هرگز در گفتارم دروغى نشنيد و در كردارم خطايى نديد.

رسول خدا، هم او است كه از اوان شيرخوارگى، خداوند، عظيم ترين فرشتگانش را بر او گمارد تا شب و روز، او را به راه فضيلت ها و زيبايى هاى اخلاقى اش ـ در معيار جهانى ـ رهنمون باشند و من همواره چونان بچه شترى كه در پى مادر خويش است، به دنبال او بودم و او از اخلاق خويش هر روز برايم پرچمى بر مى افراشت و به پيروى ام فرمان مى داد.

همواره چنين بود كه او هر سال چندى را در غار حرا مى گذرانيد، پس تنها مرا رخصت ديدارش بود و كسى جز من او را نمى ديد.

آن روزها تنها سرپناهى كه خانواده اى اسلامى را در خود جاى داده بود خانه پيامبر و خديجه بود و من سومينشان بودم. روشناى وحى را مى ديدم و عطر پيامبرى را مى بوييدم و به هنگام فرود وحى بر او بى گمان ناله شيطان را شنيدم، پرسيدم: اى رسول خدا! اين ناله چيست؟ در پاسخ فرمود: اين شيطان است كه از پرستيده شدن، نوميد شده است. بى ترديد آنچه را كه من مى شنوم تو نيز مى شنوى و آنچه را كه من مى بينم تو نيز مى بينى جز اينكه تو پيامبر نيستى، هرچند كه وزير منى و رهرو بهترين راهى.

/ 89