حكومت حكمت و حكومت جهالت و ضلالت - حکومت حکمت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حکومت حکمت - نسخه متنی

مصطفی دلشاد تهرانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حكومت حكمت و حكومت جهالت و ضلالت

نقطه ى مقابل حكومت حكمت، حكومت جهالت و ضلالت است، حكومت نابخردان و نابكاران است كه خود بزرگترين و سخت ترين مانع اجتماعى و سياسى بالندگى مردمان است و امير مومنان على "ع" نسبت بدان چنين هشدار داده است:

'و لكننى آسى ان يلى امر هذه الامه سفهاوها و فجارها، فيتخذوا مال الله دولا و عباده خولا و الصالحين حربا و الفاسقين حزبا.' [ نهج البلاغه، نامه ى 62. ]

نگرانى من از آن است كه نابخردان و نابكاران اين امت زمامدارى را به دست آرند و مال خدا را دست به دست گردانند و بندگان او را به بندگى و خدمت خود گيرند و با صالحان در پيكار باشند و فاسقان را ياران خود سازند.

امير مومنان على "ع" در تمام دوران حكومت خود با مبانى فكرى چنين
حكومتى و با راه و رسم چنين مديريتى مبارزه كرد و تلاش نمود تا مبانى فكرى حكومت حكمت و سيرت نيكوى آن را جلوه دهد و در همين راه پذيراى همه ى سختيها شد، چنانكه فرمود:

'و الله لان ابيت على حسك السعدان مسهدا، او اجر فى الاغلال مصفدا، احب الى من ان القى الله و رسوله يوم القيامه ظالما لبعض العباد و غاصبا لشى ء من الحطام.' [ همان، كلام 224. ]

به خدا سوگند اگر شب را تا بامداد بر بسترى از خار سخت بيدار به سر برم و يا در غل و زنجيرها بسته و كشيده شوم، برايم محبوبتر است از اينكه خدا و رسولش را روز قيامت در حالى ملاقات كنم كه به بعضى از بندگان ستم كرده و چيزى از اموال دنيا را غصب نموده باشم.

على "ع" بر سر پيمان خود با خدا و مردمان ايستاد و حكومت حكمت را پاس داشت و شهادت آن حضرت نيز در همين راه بود.

بنابراين مبحث حكومت در نهج البلاغه از مهمترين مباحث است، زيرا سخنان و مواضع كسى است كه والاترين انسانها پس از رسول خدا "ص" است و همه ى زندگى خود را در راه برپايى دين و آزادى انسان و برابرى مردمان و برپايى عدالت ميان ايشان و هموار كردن راه تربيت آدميان گذرانده است و در يك دوران سراسر بحران، اداره ى مردمان را به دست گرفته و مديريت بحران كرده و از اين آزمون سخت سربلند و موفق بيرون آمده است. حكومت موفق، حكومتى نيست كه با استبداد و بيداد و با خودكامگى و ستمگرى و با خشونت و شدت و با فريب و نيرنگ و با رياكارى و بى صداقتى صدها سال برپا باشد و سلطه ى خود را بر مردمان نگه دارد. حكومت موفق، حكومتى است كه آزادى و بينايى و دادگرى و آسودگى و برابرى و برادرى را براى مردمان به ارمغان آرد و راه بندگى حقيقى را هموار سازد و حكومت على "ع" چنين حكومتى بود: حكومت حكمت.

/ 38