ديباچه
جايگاه حكومت حكمت
'حكومت حكمت' عنوانى است براى مرورى در مهمترين مباحث حكومتى در نهج البلاغه كه اين مباحث جلوه ى حكومتى است كه بر پايه ى حكمت استوار بود و نويدبخش آزادى، برابرى، دادگرى و آسودگى براى همگان بود. مباحث حكومتى در نهج البلاغه، مباحثى صرفا نظرى و انديشه هايى انتزاعى نيست، بلكه گوياى انديشه و سيره ى انسانى است كه همه ى دوران نوجوانى و جوانى و سالخوردگى خود را در راه تحقق حكومت حكمت گذرانده و براى آن مبارزه كرده است. به بيان ابن ابى الحديد معتزلى:و لو لا ابوطالب و ابنه
لما مثل الدين شخصا فقاما
و ذاك بمكه آوى و حامى
و هذا بيثرب جس الجماما [ شرح ابن ابى الحديد، ج 14، صص 84-83. ]
اگر ابوطالب و فرزندش نبودند، هرگز دين اسلام تجسم نمى يافت و برپا نمى ايستاد،
آن "ابوطالب" در مكه پناه داد و حمايت كرد و اين "على" در مدينه تا پاى جان جنگيد.
امير مومنان على "ع" خود درباره اين مبارزه ى سخت فرموده است:
'انا وضعت فى الصغر بكلاكل العرب و كسرت نواجم قرون ربيعه و مضر.' [ [نهج البلاغه، خطبه ى 192، در تمام كتاب از ترجمه هاى زير استفاده شده است:
الف. ترجمه ى سيد جعفر شهيدى، چاپ اول، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى، 1368 ش.
ب. ترجمه ى عبدالمحمد آيتى، چاپ اول، بنياد نهج البلاغه، 1376 ش.
ج. ترجمه ى اسدالله مبشرى، چاپ پنجم، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1371 ش.
د. ترجمه و شرح فشرده، محمد جعفر امامى و محمد رضا آشتيانى، زير نظر ناصر مكارم شيرازى، چاپ اول، موسسه ى مطبوعاتى هدف، قم.
ه. ترجمه و شرح علينقى فيض الاسلام، چاپخانه ى حيدرى، 1330 ش.] ]
من در خردى بزرگان عرب را به خاك انداختم و سركردگان ربيعه و مضر را هلاك ساختم.
اين مبارزه ى سخت براى برداشتن موانع حريت و عبوديت و تحقق حكومت حكمت و فراهم نمودن عدالت، رفاهت، مساوات و اخوت در سايه ى حكومتى خردمندانه و حكيمانه بود. پيشواى آزاديخواهان، على "ع" بعثت پيامبر اكرم "ص" را در اين جهت معرفى كرده و فرموده است:
'فبعث الله محمدا- صلى الله عليه و آله- بالحق ليخرج عباده من عباده الاوثان الى عبادته و من طاعه الشيطان الى طاعته، بقرآن قد بينه و احكمه.'[ نهج البلاغه، خطبه ى 147. ]
خداوند، محمد "ص" را به حق برانگيخت تا بندگانش را از پرستش بتان برهاند و به پرستش او وادارد و از پيروى شيطان برهاند و به اطاعت خدا كشاند. با قرآنى كه معنى آن را آشكار نمود و اساسش را استوار فرمود.