چرايى و چگونگى تاليف نهج البلاغه
نهج البلاغه عنوانى است كه سيدرضى براى منتخبى از خطبه ها و مواعظ، نامه ها و عهدنامه ها و كلمات كوتاه و قصار امير مومنان على "ع" برگزيده است، [ السيد عبدالزهراء الحسينى الخطيب، مصادر نهج البلاغه و اسانيده، الطبعه الثانيه، موسسه الاعلمى للمطبوعات، بيروت، 1395 ق. ج 1، ص 87. ] و اين كتاب در فرهنگ اسلامى مانند آفتاب نيمروز مى درخشد و صدفى مشحون به گوهرهايى از حكمتهاى عالى است. [ سيد هبه الدين شهرستانى، در پيرامون نهج البلاغه، ترجمه ى سيد عباس ميرزاده ى اهرى، چاپ سوم، بنياد نهج البلاغه، 1359 ش. ص 19. ] براى آشنا شدن با چرايى و چگونگى تاليف اين اثر جاودان لازم است به انگيزه تاليف، تبويب، كميت، وجه تسميه و وجه شاخص تاليف اشاره شود كه در ذيل بدان مى پردازيم.انگيزه ى تاليف نهج البلاغه
اينكه چه عاملى سبب شد شريف رضى به تاليف نهج البلاغه برانگيخته شود و چنين اثرى به وجود آيد از امور مهم در شناخت اين كتاب بى نظير است. شريف رضى خود در مقدمه اى كه بر نهج البلاغه آورده، انگيزه ى جمع آورى و تاليف خويش را چنين بيان كرده است:'در آغاز جوانى و طراوت زندگانى به تاليف كتابى در خصايص و ويژگيهاى ائمه "ع" دست زدم كه مشتمل بر خبرهاى جالب و سخنان برجسته ى آنان بود. انگيزه ى اين عمل را در آغاز آن كتاب يادآور شده ام و آن را آغاز سخن قرار داده ام.[ ر. ك: ابوالحسن محمد بن الحسين الموسوى "الشريف الرضى"، خصائص اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام، منشورات الرضى، قم، 1363 ش. صص 4-1. ]
پس از گردآورى خصايص امير مومنان "ع" موانع ايام و گرفتاريهاى روزگار مرا از تمام كردن باقى كتاب بازداشت. آن كتاب را به بابها و فصلهايى مختلف تقسيم كرده بودم و در پايان آن فصلى بود كه سخنان كوتاه امام "ع" در زمينه ى مواعظ و حكم و امثال و آداب نقل شده از او را- به جز خطبه هاى بلند و نامه هاى مفصل- در آن فصل آورده بودم. گروهى از دوستان، اين فصل را پسنديدند و از نكات بى نظير آن دچار شگفتى شدند و از من خواستند كتابى تاليف كنم كه سخنان برگزيده ى امام در همه ى رشته ها و شاخه هاى گفتارش، از خطبه هاى آن حضرت گرفته تا نامه ها و مواعظ و ادبش را در برداشته باشد، زيرا مى دانستند اين كتاب، در بردارنده ى شگفتيهاى بلاغت و نمونه هاى ارزنده ى فصاحت و گوهرهاى ادبيات عربى و نكات درخشان از سخنان دينى و دنيوى خواهد بود كه در هيچ كتابى جمع آورى نشده و در هيچ نوشته اى تمام جوانب آن گردآورى نگشته است، زيرا تنها امير مومنان "ع" است كه سرچشمه و آبشخور فصاحت و منشا و آفريدگار بلاغت است، گوهرهاى نهفته اش به وسيله ى او آشكار گرديده و آيين و آدابش از او گرفته شده است. تمام خطيبان و سخنوران به او اقتدا كرده و همه ى واعظان بليغ از سخن او استمداد جسته اند. با وجود اين، او هميشه پيشرو است و آنان دنباله رو، او مقدم است و آنان موخر، زيرا سخنان آن حضرت رنگ علم الهى و عطر سخنان پيامبر را به همراه دارد.
از اين رو خواسته ى آنان را اجابت كردم و اين كار بزرگ را آغاز نمودم، در حالى كه يقين داشتم سود و نفع معنوى آن بسيار است و به زودى همه جا را تحت سيطره ى خود قرار خواهد داد و اجر آن ذخيره ى آخرت خواهد بود و بدين وسيله خواستم علاوه بر فضايل بى شمار ديگر، بزرگى قدر و شخصيت امير مومنان "ع" را در فضيلت سخنورى نيز آشكار سازم، زيرا او تنها فردى است كه از ميان تمام گذشتگان كه سخنى از ايشان به جا مانده، به آخرين مرحله فصاحت و بلاغت رسيده است. اما سخنان آن حضرت اقيانوسى است
بى كرانه و انبوه گوهرهايى كه هرگز درخشش آن كاستى نگيرد.' [ ابوالحسن محمد بن الحسين الموسوى "الشريف الرضى"، نهج البلاغه، ضبط نصه و ابتكر فهارسه العلميه صبحى الصالح، الطبعه الاولى، بيروت، 1387 ق. مقدمه الشريف الرضى، صص 34-33. ]
شريف رضى با چنين انگيزه و جهتگيرى دست به كار شد و به گزينش و باب بندى گوهرهاى كلام امير مومنان "ع" پرداخت.